کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نرگسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نرگسی
/nargesi/
معنی
خوراکی که از اسفناج، پیاز، تخممرغ، و روغن تهیه میشود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نرگسی
فرهنگ نامها
(تلفظ: nargesi) منسوب به نرگس ؛ نوعی غذا ؛ (در قدیم) نوعی خورش ؛ (در قدیم) (به مجاز) عشوه به صورت زبان درآوردن معشوق در مقابل عاشق ؛ نوعی پارچهی لطیف گران بها .
-
نرگسی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) 1 - یک قسم خوراکی که از اسفناج تفت داده و تخم مرغ درست کنند. 2 - نوعی پارچة گرانبها.
-
نرگسی
لغتنامه دهخدا
نرگسی . [ ن َ گ ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان ایذه ٔ بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز با 65 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
نرگسی
لغتنامه دهخدا
نرگسی . [ ن َ گ ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بهرآسمان بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
نرگسی
لغتنامه دهخدا
نرگسی . [ ن َ گ ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان هندیجان بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز با 65 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
نرگسی
لغتنامه دهخدا
نرگسی . [ ن َ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ایوان بخش گیلان شهرستان شاه آباد، در 6 هزارگزی شمال غربی جوی زر و 2 هزارگزی جنوب راه شاه آباد به ایلام ، در دشت سردسیری واقع است و 750 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ کنگیر، محصولش غلات و حبوبات و لبنیات و ...
-
نرگسی
لغتنامه دهخدا
نرگسی . [ ن َ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تل بزان بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز، در 15هزارگزی جنوب شرقی مسجدسلیمان و 3هزارگزی مشرق راه مسجدسلیمان ، در منطقه ٔ کوهستانی گرمسیری واقع است و 160 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات ، شغل اهالی زراعت...
-
نرگسی
لغتنامه دهخدا
نرگسی . [ ن َ گ ِ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به نرگس . (ناظم الاطباء). چون نرگس . مانند نرگس . || جنسی از جامه باشد که پوشند. || نوعی از طعام که خورند. (برهان قاطع). نوعی طعام است و ظاهر این است که از خاگینه بود، زردی و سفیدی آن را به نرگس تشبیه کرده اند....
-
نرگسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی) nargesi خوراکی که از اسفناج، پیاز، تخممرغ، و روغن تهیه میشود.
-
واژههای مشابه
-
گل نرگسی
لغتنامه دهخدا
گل نرگسی . [ گ ُ ن َ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سوسن بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز واقع در 30هزارگزی شمال خاوری ایذه . هوای آن معتدل و دارای 95 تن سکنه است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات است . شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ...
-
نرگسی تاچگر
لغتنامه دهخدا
نرگسی تاچگر. [ ن َ گ ِ گ َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان مرغا از بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز با 50 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
نرگسی زدن
لغتنامه دهخدا
نرگسی زدن . [ ن َ گ ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) چشمک زدن . (غیاث اللغات ) (از چراغ هدایت ) (آنندراج ). رجوع به نرگسی شود.
-
نرگسی مرغا
لغتنامه دهخدا
نرگسی مرغا. [ ن َ گ ِ م َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان مرغا از بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز با 65 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
نرگسی ها
لغتنامه دهخدا
نرگسی ها. [ ن َ گ ِ] (اِ مرکب ) تیره ای است میان سوسنی ها و زنبقی ها، زیرا کاسه و جام و پرچم آنها مانند سوسنی هاست ولی تخمدان زیرین آنها مانند زنبقی هاست . جنس های آن بسیار زیاد است و همه زینتی هستند مانند: نرگس ، اماریلیس ، آگاو ، ایگنام ، موز . (از...