کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نرمآکنه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
rickets
نرماُستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی بیماری که به علت کمبود ویتامین «د» ایجاد و باعث نرم ماندن استخوانها شود
-
software
نرمافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مجموعهای متشکل از برنامهها و قواعد و رویهها و مستندات مربوط به عملیات یک سامانۀ دادهپردازی
-
software factory
نرمافزارسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] تولید نرمافزار بهصورت صنعتی مشابه سایر محصولات فیزیکی، مانند خودرو و لوازم خانگی
-
نرمافزارگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← مجموعۀ نرمافزار
-
tender 3
نرمترد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادۀ غذاییای که بهراحتی بریده و جویده میشود
-
tenderness
نرمتردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] خاصیت مادۀ غذاییای که بهراحتی بریده و جویده میشود
-
softwood
نرمچوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] چوب درختان سوزنیبرگ و برخی درختان سختچوبی که ازلحاظ ساختاری دارای چوب نرم هستند
-
fail-soft
نرمخراب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی، حملونقل هوایی] ویژگی سامانهای که علیرغم بروز خرابی، وقفهای در عملکرد آن روی نمیدهد و فقط کارایی آن کاهش مییابد
-
jogger
نرمدو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] کسی که نرمدوی میکند
-
jogging, jog
نرمدوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] دویدن آرام و پیوسته برای تمرین و کسب آمادگی
-
pilose
نرممو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی نوعی کرکپوش پوشیده از کرکهای نرم تابدار عمود بر سطح
-
toffee, taffy
نرمنبات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی آبنبات که از کره و شیر و شکر تهیه و با مکیدن یا جویدن نرم میشود
-
soft landing
نرمنشینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نشست آرام و بااحتیاط وسیلۀ پرنده
-
soft light
نرمنور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نور پراکندهای که تصویر را تلطیف میکند
-
smoothy/ smoothie
نرمنوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوشیدنی غلیظ با بافتی نرم که از مخلوط و یکدست کردن میوه با ماست، شیر، یخ، بستنی یا ماست منجمد تهیه میشود