کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نرمه ٔ کارون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نرمه (مثل نرمه گوش)
دیکشنری فارسی به عربی
شحمة الاذن
-
dunst, break middlings
نرمهمینارد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ذرات بسیار ریز مینارد به نرمی آرد
-
نرمه پائین
لغتنامه دهخدا
نرمه پائین . [ن َ م ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش سمیرم بالا از شهرستان شهرضا. در 35هزارگزی شمال غربی سمیرم واقع است و 100 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
نرمه بر
لغتنامه دهخدا
نرمه بر. [ ن َ م َ / م ِ ب ُ ] (نف مرکب ) نرم بُر.محیل . مکار. گربز. موذی . که مقاصد سوء خود را به آهستگی و ملایمت پیش برد. (یادداشت مؤلف ). آب زیرکاه .
-
نرمه استخوان
دیکشنری فارسی به عربی
غضروف
-
نرمه گوش
دیکشنری فارسی به عربی
شحمة الاذن
-
نرمه جارو
لهجه و گویش تهرانی
جاروی استوانه ای کوچک برای روبیدن اتاق
-
جارو نرمه
لهجه و گویش تهرانی
جاروی استوانه ای از گیاه نرم
-
natal cleft
شکاف نرمۀ سرینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ← شکاف بینِسرینی
-
نرمه ساق پا
دیکشنری فارسی به عربی
عجل
-
زبره و نرمه
فرهنگ گنجواژه
متضاد.