کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نرمدلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نرمدلی
مترادف و متضاد
ترحم، دلسوزی، عطوفت، مهربانی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نرمدلی
واژگان مترادف و متضاد
ترحم، دلسوزی، عطوفت، مهربانی
-
واژههای همآوا
-
نرم دلی
لغتنامه دهخدا
نرم دلی . [ ن َ دِ ] (حامص مرکب ) ترحم . رحم دلی . نرم دل بودن . رجوع به نرم دل شود.- نرم دلی کردن ؛ ترحم نمودن .
-
جستوجو در متن
-
دلسوزی
واژگان مترادف و متضاد
ترحم، تسلی، توجه، رقت، شفقت، غمخواری، غمگساری، نرمدلی، همدردی
-
شفقت
واژگان مترادف و متضاد
ترحم، دلجویی، دلسوزی، رافت، عطوفت، غمخواری، لطف، محبت، مرحمت، مهربانی، نوازش، نرمدلی ≠ قسوت
-
چرب نرمی
لغتنامه دهخدا
چرب نرمی . [ چ َ ن َ ] (حامص مرکب ) نرمی و ملایمت و حلم و نرمدلی . || نزاکت و لطافت . (ناظم الاطباء).
-
رحم کردن
لغتنامه دهخدا
رحم کردن . [ رَ ک َ دَ ](مص مرکب ) یا رحم کردن بر کسی . بطور غمخواری و نرمدلی مهربانی کردن . (ناظم الاطباء). رحمت آوردن . رحمت نمودن . رحم آوردن . عطوفت و نرمدلی نمودن : یارب بیافریدی رویی بدین مثال خود رحم کن بر امت و از راه شان مکیب . شهید بلخی .گر...