کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نرمال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نرمال
/normal/
معنی
۱. بهطریق و روش معمول.
۲. بههنجار؛ طبیعی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
طبیعی، عادی، معمولی
برابر فارسی
به هنجار، بهنجار
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نرمال
واژگان مترادف و متضاد
طبیعی، عادی، معمولی
-
نرمال
فرهنگ واژههای سره
به هنجار، بهنجار
-
نرمال
فرهنگ فارسی معین
(نُ) [ فر. ] (ص .) طبیعی ، عادی .
-
نرمال
لغتنامه دهخدا
نرمال . [ ن ُ ] (فرانسوی ، ص ) به هنجار. طبیعی . عادی . معمولی . (لغات فرهنگستان ).
-
نرمال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: normal] normal ۱. بهطریق و روش معمول.۲. بههنجار؛ طبیعی.
-
واژههای مشابه
-
نرمالساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] ← بهنجارساز
-
نرمال بودن مجانبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] ← بهنجاری مجانبی
-
توزیع نرمال دایرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] ← توزیع بهنجار دایرهای
-
توزیع نرمال دومتغیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] ← توزیع بهنجار دومتغیره
-
جستوجو در متن
-
pleustonic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نرمال
-
dispersion anomalous
فرهنگ لغات علمی
پاشندگی غیر نرمال
-
dispersion anomalous
فرهنگ لغات علمی
پاشندگی غیر نرمال
-
normal dispersion
فرهنگ لغات علمی
پاشندگی نرمال