کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نردک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نردک
لغتنامه دهخدا
نردک . [ ن َ دَ ] (اِ مصغر) مصغر نرد. || (اِ) لغز.چیستان . (انجمن آرا) (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || افسانه . (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). به این معانی مصحف بردک و پردک است . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). رجوع به بردک شود.
-
جستوجو در متن
-
دواءالنمر
لغتنامه دهخدا
دواءالنمر. [ دَ ئُن ْ ن َ م ِ ] (ع اِ مرکب ) (اصطلاح داروسازی ) بیخ نردک است . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
-
پردک
لغتنامه دهخدا
پردک . [ پ َ دَ ] (اِ) چیستان . لُغز. (برهان ). اُلقیه . آبدَه . مُعما. اُغلوطه . کِرمَک . کِروَس . کِردَک . وَبَردَک . چَربَک . نَردَک . بَردَک . بَرد. چَرمَک . لُوتَر. لُوترا : ز پردکهای دورادور بسته که از فکرش دل داناست خسته . امیرخسرو.و در نسخه ٔ...