کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نذخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نذخ
لغتنامه دهخدا
نذخ . [ ن َ ] (ع مص ) سخت کوشش کردن خر. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). چنین است عبارت منتهی الارب و ناظم الاطباء. در تاج العروس چنین آمده است : «نَذَخ َ العیر و فی نسخة البعیر، کمَنَعَ؛ سعی سعیاً شدیداً». و در محیط المحیط و اقرب الموارد، نَذَخ ...
-
واژههای همآوا
-
نضخ
لغتنامه دهخدا
نضخ . [ ن َ ] (ع اِ) نشان خوشبو که در جامه و جز آن باقی باشد. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). داغ و نشان خوشبو که در جامه باقی ماند. (ناظم الاطباء). اثری که از طیب در جامه و جز آن باقی ماند. (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغة). || (مص ) پاشیدن...