کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نخچیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نخچیل
لغتنامه دهخدا
نخچیل . [ ن َ ] (اِ) نخچل . گرفتن اندام با دو سر ناخن دست یادو انگشت چنانکه به درد آید. (برهان قاطع) (آنندراج ). نخچل . نشکنج . (ناظم الاطباء). نخجل . (جهانگیری ).
-
جستوجو در متن
-
نخجیل
لغتنامه دهخدا
نخجیل . [ ن َ] (اِ) بمعنی نخجل است . شمس فخری گفته : از فلک بگذرد ز بس تندی اگرش گیری از سرین نخجیل . (از فرهنگ شعوری ).رجوع به نخچل و نخجل و نخچیل شود.
-
نخچل
لغتنامه دهخدا
نخچل . [ ن َ چ َ / ن َ چ ُ ] (اِ) آن چیزی است که به سر دو ناخن گیرند. (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). گرفتن اندام باشد با دو سر ناخن یا دو سر انگشت دست ، چنانکه به درد آید. (برهان قاطع) (از آنندراج ) (از جهانگیری ). نخچل = نخچر = نخچیل . (حاشیه ٔ معین...