کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نخچیرگه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نخچیرگه
لغتنامه دهخدا
نخچیرگه . [ ن َ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) شکارگاه . صیدگاه . نخچیرگاه . نخجیرگاه : چو بگذشت نیمی ز روز درازسپهبد ز نخچیرگه گشت باز. فردوسی .دگر هفته با لشکر سرفرازبه نخچیرگه رفت با یوز و باز. فردوسی .همی بود بهمن به زاولستان به نخچیرگه با می و گلستان . فرد...
-
جستوجو در متن
-
نخچیرگاه
لغتنامه دهخدا
نخچیرگاه . [ ن َ ] (اِ مرکب ) شکارگاه . (از ناظم الاطباء). صیدگاه . نخچیرگه : چو پیران ویسه ز نخچیرگاه بیامد بدیدش تهمتن به راه . فردوسی .بخفت آن شب و بامداد پگاه بیامد سوی دشت نخچیرگاه . فردوسی .به شهر اندر آمد ز نخچیرگاه از آن کار نگشاد لب بر سپاه ...
-
گه
لغتنامه دهخدا
گه . [ گ َه ْ ] (اِ) مخفف گاه . بوته ٔ زرگران که در آن طلا و نقره گدازند. (برهان قاطع) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ شعوری ). کوره . کوره ٔ حدادی : شوسه ٔ سیم نکوتر بر تو یا گه سیم ؟شاخ بادام بآیین تر، یا شاخ چنار؟ فرخی .دشت ماننده ...