کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نخورش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نخورش
لغتنامه دهخدا
نخورش . [ ن َخ ْ وَ رِ ] (ع ص ) جروٌ نخورش ؛ سگ بچه ٔ به حرکت آمده . (منتهی الارب ). توله سگ به حرکت آمده . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || کلب نخورش ؛ سگ بسیارخارش ، یا آن خبیث مقاتل است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سگ جنگجو. (ناظم الاطباء)...
-
جستوجو در متن
-
نخروش
لغتنامه دهخدا
نخروش . [ ن َ رَ وِ ] (ع ص )جرو نخروش ؛ توله سگ به حرکت آمده . || کلب نخروش ؛ سگ جنگجو. (ناظم الاطباء). رجوع به نخورش شود.