کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نخودی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نخودی
/noxodi/
معنی
۱. زردِ کمرنگ، مثل رنگ نخود.
۲. (صفت نسبی) به رنگ نخود.
۳. (صفت نسبی) شبیه یا بهاندازۀ نخود.
۴. (صفت نسبی) [مجاز] خُرد؛ ریز؛ کوچک.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
leguminous
-
جستوجوی دقیق
-
نخودی
لغتنامه دهخدا
نخودی . [ ن ُ خ ُ ] (ص نسبی ) نوعی از رنگ است که مشابه نخود باشد. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). رنگی که مانند رنگ نخود باشد. (فرهنگ نظام ). به رنگ نخود. زرد کم رنگ . || چیزی که به رنگ نخود باشد. (از فرهنگ نظام ). || به شکل و اندازه ٔ نخود. ریزه چون دانه...
-
نخودی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به نخود) noxodi ۱. زردِ کمرنگ، مثل رنگ نخود.۲. (صفت نسبی) به رنگ نخود.۳. (صفت نسبی) شبیه یا بهاندازۀ نخود.۴. (صفت نسبی) [مجاز] خُرد؛ ریز؛ کوچک.
-
واژههای مشابه
-
عروسک نخودی
لغتنامه دهخدا
عروسک نخودی . [ ع َ س َ ک ِ ن ُ خ ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مثل عروسک نخودی ؛ سخت خُرد و جمعوجور.
-
مریمنخودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] ← کلپوره
-
pisolitic crystals
بلورهای نخودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تودههای گرد بلوری تقریباً به اندازۀ نخود
-
نان نخودی
لغتنامه دهخدا
نان نخودی . [ ن ِ ن َ / ن ُ خ ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قسمی شیرینی است . رجوع به نان نخودچی شود.
-
مریم نخودی
لغتنامه دهخدا
مریم نخودی . [ م َرْ ی َ ن ُ خوَدْ / خُدْ ] (اِ مرکب ) گیاهی است از تیره ٔ نعناعیان با ارتفاع 15 تا30 سانتیمتر. این گیاه در جنگلهای نواحی مرکزی و جنوبی اروپا و شمال افریقا و ایران میروید. برگهایش متقابل و بیضوی و بی کرک و شفاف و به رنگ سبز تیره می با...
-
نخودی،گره ()
لهجه و گویش تهرانی
گره ریز کروات
-
خنده نخودی
لهجه و گویش تهرانی
آهسته خندیدن
-
چش نُخوچی،چِش نخودی
لهجه و گویش تهرانی
چشم ریز
-
Tryngites subruficollis
آبچلیک شنکاو سینهنخودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ آبچلیکیان و راستۀ سلیمسانان با بدن کوچک و سر تقریباً مدور که دو طرف سرش زرد نخودی است
-
جستوجو در متن
-
بژ
واژگان مترادف و متضاد
قهوهای روشن، نخودی تیره
-
مانداروی تلخ
لغتنامه دهخدا
مانداروی تلخ . [ ی ِ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مریم نخودی . رجوع مریم نخودی و کمادریوس شود.