کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نخودچی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نخودچی
لغتنامه دهخدا
نخودچی . [ ن ُ خُدْ ](اِ مرکب ) نخود بوداده . (فرهنگ نظام ). قسمی نخود که برشته کنند و آن جزو آجیل است . (یادداشت مؤلف ). || نخود ریزه و کوچک تر از نخودهای معمولی .- مثل نخودچی ؛به خردی و ریزی نخود.- امثال :چشمها دارد نخودچی ابرو ندارد هیچی ؛ چشم...
-
نخودچی
لهجه و گویش تهرانی
نخود برشته و شور در آجیل
-
واژههای مشابه
-
کوفته نخودچی
لغتنامه دهخدا
کوفته نخودچی . [ ت َ / ت ِ ن ُ / ن َ خُدْ ] (اِمرکب ) نوعی کوفته . رجوع به کوفته (معنی آخر) شود.
-
نان نخودچی
لغتنامه دهخدا
نان نخودچی . [ ن ِ ن َ / ن ُ خُدْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قسمی شیرینی است که از آرد نخود و روغن و شکر سازند. نان نخودی .
-
نخودچی و کشمش
فرهنگ گنجواژه
کشمش و نخود بو داده، خوراک سفر.
-
جستوجو در متن
-
pea-chick
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نخودچی
-
peachwort
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نخودچی
-
peachlike
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نخودچی
-
knothorn
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نخودچی
-
field-pea plant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیاه نخودچی
-
فوتینا
لهجه و گویش تهرانی
خوردنی آرد نخودچی ـ مالیدی
-
شامی
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) نوعی کباب مرکب از گوشت کوبیده و آرد نخودچی که در روغن سرخ کنند.
-
قاووت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹قاوت› qāvut آرد نخودچی که با قهوه و شکر یا قند کوبیده مخلوط میکنند و بیشتر در سوگواریها استفاده میشود.