کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نخودفرنگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نخودفرنگی
/noxodfarangi/
معنی
گیاهی یکساله با گلهای سفید و دانههای گرد که دانههای آن در پختن بعضی خوراکها به کار میرود؛ نخودسبز.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نخودفرنگی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. مٲخوذ از فرانسوی. فارسی] (زیستشناسی) noxodfarangi گیاهی یکساله با گلهای سفید و دانههای گرد که دانههای آن در پختن بعضی خوراکها به کار میرود؛ نخودسبز.
-
نخودفرنگی
دیکشنری فارسی به عربی
بازلاء
-
جستوجو در متن
-
بازلاء
دیکشنری عربی به فارسی
نخودفرنگي
-
قَرَه کُرَّه
لهجه و گویش بختیاری
qara korra نخودفرنگى.
-
غلغنة
لغتنامه دهخدا
غلغنة. [ غ َ غ َ ن َ ] (ع اِ) نخودفرنگی . (دزی ج 2 ص 223).
-
فرنگی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به فرنگ) [مٲخوذ از فرانسوی. فارسی] farangi ۱. از مردم فرنگ؛ اروپایی.۲. تهیهشده یا نشئتگرفته از اروپا: نخودفرنگی، گوجهفرنگی.۳. رایج در اروپا.
-
الویه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: olivier (= درخت زیتون)] 'ol[o]viye نوعی سالاد که از سیبزمینی، خیارشور، تخممرغ آبپز، گوشت مرغ یا کالباس، نخودفرنگی، روغنزیتون، سس مایونز، و آبلیمو تهیه میشود.
-
گوجه فرنگی
لغتنامه دهخدا
گوجه فرنگی . [ گ َ / گُو ج َ/ ج ِ ف َ رَ ] (اِ مرکب ) گل گلاب در ذیل گیاهان دولپه ای پیوسته گلبرگ در تیره ٔ بادنجانیان آرد: گوجه فرنگی یا تمات که میوه ٔ درشت قرمز آن دارای چندین خانه و خوراکی است . (گیاه شناسی گل گلاب ص 238). و تقی بهرامی آرد: نباتی ...