کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نخل تقی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نخل تقی
لغتنامه دهخدا
نخل تقی . [ ن َ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ثلاث بخش کنگان شهرستان بوشهر، در 65 هزارگزی جنوب شرقی کنگان درجلگه ٔ گرمسیری واقع است و 1150 تن سکنه دارد. آبش از چاه ، محصولش غلات و خرما و تنباکو و شغل اهالی زراعت و صید ماهی است . (از فرهنگ جغرافیائی ...
-
واژههای مشابه
-
نَّخْلِ
فرهنگ واژگان قرآن
نخل - درخت خرما
-
نِخَلْ
لهجه و گویش گنابادی
nekhal در گویش گنابادی یعنی گرد و خاک ، گرد و غبار ، ضایعات ، مصالح ساختمانی که به خاطر بازسازی یا تعمیر از ساختمان جدا شده است.
-
نَخْل
لهجه و گویش گنابادی
nakhl در گویش گنابادی یعنی سازه ای چوبی که از آن در مراسمات مذهبی در محرم استفاده میشود و آن را با پارچه و آینه و پرچم و طناب میارایند و حرکت میدهند.
-
نخل ابراهیم
لغتنامه دهخدا
نخل ابراهیم . [ ن َ اِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دهواز بخش میناب شهرستان بندرعباس ، در 15 هزارگزی مغرب میناب و 3 هزارگزی شمال راه میناب به تیاب در جلگه ٔگرمسیری واقع است و 600 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ، محصولش خرما و شغل اهالی زراعت است . مزرعه ...
-
نخل بستن
لغتنامه دهخدا
نخل بستن . [ ن َ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) نخلبندی کردن . عمل نخلبند. رجوع به نخلبند شود : بر سبزه ز سایه نخل بنددبر قامت سرو و گل بخندد. نظامی .رطب را استخوان آن شب شکستندکه خرمای لبت را نخل بستند. نظامی .همه نخلبندان بخایند دست ز حیرت که نخلی چنین ، کس ...
-
نخل تابوت
لغتنامه دهخدا
نخل تابوت . [ ن َ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نخل ماتم . آرایشی که بر تابوت مردگان سازند. (ناظم الاطباء). تابوتی که از غره ٔ محرم سازند و آن را نخل تابوت گویند و تابوت روز دهم اگرچه به شکل تابوت است اما ده برابر تابوت و آن نخل است . (آنندراج ). آر...
-
نخل طور
لغتنامه دهخدا
نخل طور. [ ن َل ِ ] (اِخ ) درختی که موسی علیه السلام را در وادی ایمن به حوالی کوه طور تجلی انوار حق تعالی بر آن درخت مشاهده شده بود. (فرهنگ نظام ) (از غیاث اللغات ) (آنندراج ). نخل اَیْمَن . رجوع به ترکیب های ذیل نخل شود.
-
نخل عزا
لغتنامه دهخدا
نخل عزا. [ ن َ ل ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )تابوت . نخل ماتم . نخل محرم . (آنندراج ) : صبح هر روز از صف مغرب برافرازد لواتا فلک بندد به نخل خرمی نخل عزا. شفیع (از آنندراج ).رجوع به نخل و نخل تابوت شود.
-
نخل ماتم
لغتنامه دهخدا
نخل ماتم . [ ن َ ل ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نخل تابوت . (غیاث اللغات ). نخل محرم . نخل عزا. تابوت . (از آنندراج ) : برگ عشق حسن از دامان پاک عاشق است نخل ماتم می شود شمعی که بی پروانه شد.صائب (از آنندراج ).
-
نخل محرم
لغتنامه دهخدا
نخل محرم . [ ن َ ل ِ م ُ ح َرْ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نخل عزا. نخل ماتم . تابوت . (ازآنندراج ). نخلی که به ایام عزاداری عاشورا به انواع پارچه ها و چراغ ها و آئینه ها و شمشیرها و جز آن تزیین کنند و آن را که به اطاق مزین بزرگی شبیه است جمع کثیری...
-
نخل مریم
لغتنامه دهخدا
نخل مریم . [ ن َ ل ِ م َرْ ی َ ] (اِخ ) عبارت از نخلی است که چون حضرت مریم در زمان تولد عیسی علیه السلام از درد زه بیقرار شده در صحرا زیر درخت خرما که خشک بود رفت از برکت آن عفیفه درخت مزبور سبز شد. (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ) (فرهنگ نظام ) : به ...
-
نخل مومین
لغتنامه دهخدا
نخل مومین . [ ن َ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نخل موم . نخلی که نخلبند سازد : بلی نخل خرمای مریم بخنددبر آن نخل مومین که علاّن نماید. خاقانی .گر به اول نستدندی اصل شیرینی ز موم نخل مومین در رطب شیرین تر از قند آمدی . خاقانی .نخل بستان و ترنج سر ایو...
-
نخل آرا
لغتنامه دهخدا
نخل آرا. [ ن َ ] (نف مرکب ) آراینده ٔ نخل . که نخل محرّم را بیاراید. || (ن مف مرکب ) آرایش شده با خرمابن ها. (ناظم الاطباء).