کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نخراشیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نخراشیده
/naxarāšide/
معنی
خراشیدهنشده؛ خشن و ناهموار.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. بیادب، خشن
۲. ناصاف، ناهموار
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نخراشیده
لغتنامه دهخدا
نخراشیده . [ ن َ خ َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) خراشیده ناشده . مقابل خراشیده . رجوع به خراشیده شود. || ناخار. ناخراشیده و ناتراشیده . ناهموار. ناملایم . خشن . بی ادب . رجوع به ناخراشیده شود.
-
نخراشیده
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیادب، خشن ۲. ناصاف، ناهموار
-
نخراشیده
فرهنگ فارسی معین
(نَ خَ دِ) (ص مف .) (عا.) 1 - کنایه از: بدشکل ، ناهموار. 2 - خشن ، بی ادب .
-
نخراشیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) ‹ناخراشیده› naxarāšide خراشیدهنشده؛ خشن و ناهموار.
-
نخراشیده
لهجه و گویش تهرانی
درشت خوی،ناهموار، بی ادب
-
واژههای مشابه
-
نتراشیده و نخراشیده
لغتنامه دهخدا
نتراشیده و نخراشیده . [ ن َ ت َ دَ / دِ وُ ن َ خ َ دَ / دِ ](ترکیب عطفی ، ص مرکب ) ناصاف . ناهموار. || خشن . زمخت . ناملایم . || سخت روستائی منش و دور از آداب و رسوم . که رسم و راه نداند. که ناهنجارو زمخت و بی ادب است . که حرکات و رفتارش خشن و بی ادب...
-
نتراشیده و نخراشیده
فرهنگ گنجواژه
آدم گردن کلفت
-
نخراشیده و نتراشیده
فرهنگ گنجواژه
یاردانقلی.
-
جستوجو در متن
-
نَتَر بوغ،نَتَربوق
لهجه و گویش تهرانی
نخراشیده،گنده ولوس
-
مث بوق حمام
لهجه و گویش تهرانی
دارای صدای نخراشیده
-
looby
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعنتی، ادم زشت و نتراشیده نخراشیده
-
loobies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوش شانسی، ادم زشت و نتراشیده نخراشیده
-
بوق حمام
لهجه و گویش تهرانی
متاع بی ارزش و کم مصرف، دارای صدای نخراشیده