کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نحن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نحن
معنی
ما , ضمير اول شخص جمع
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نحن
لغتنامه دهخدا
نحن . [ن َ ن ُ ] (ع ضمیر، اِ) ما. (منتهی الارب ). ضمیری است که با آن دو تن یا جماعتی از خویشتن خود خبر میدهند.(از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). و آن مبنی بر ضم است . (منتهی الارب ). ضمیر منفصل برای متکلم معالغیر.- مانحن فیه ؛ آنچه در آنیم . موضوع بح...
-
نحن
دیکشنری عربی به فارسی
ما , ضمير اول شخص جمع
-
واژههای مشابه
-
نَحْنُ
فرهنگ واژگان قرآن
ما
-
أَفَمَا نَحْنُ
فرهنگ واژگان قرآن
آيا پس نيستيم
-
واژههای همآوا
-
نَحْنُ
فرهنگ واژگان قرآن
ما
-
نِهَنْ
لهجه و گویش گنابادی
nehan در گویش گنابادی یعنی بگذارند ، قرار دهند ، برقرار کنند.
-
جستوجو در متن
-
ضمیر اول شخص جمع
دیکشنری فارسی به عربی
نحن
-
ما
دیکشنری فارسی به عربی
قبلة , نحن
-
غیق
لغتنامه دهخدا
غیق . (اِخ ) جایی است . بغیث جهنی گوید : و نحن وقعنا فی مزینة وقعةغداةالتقینا بین غیق و عیهما.(از معجم البلدان ).
-
ارتهاط
لغتنامه دهخدا
ارتهاط. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) فراهم آمدن . (منتهی الارب ): نحن ذوارتهاط؛ فراهم آمدگانیم .
-
مسبوق
لغتنامه دهخدا
مسبوق . [ م َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از مصدر سبق . رجوع به سبق شود. || آنکه کسی یا چیزی بر او سابق شده باشد. (غیاث ) (آنندراج ). پیش شده : نحن قدرنا بینکم الموت و ما نحن بمسبوقین . (قرآن 60/56). علی أن نبدل خیراً منهم و ما نحن بمسبوقین .(قرآن 41/70). |...
-
غمر
لغتنامه دهخدا
غمر. [ غ َ ] (اِخ ) چاهی است دیرینه به مکه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). چاهی قدیم است در مکه که بنوسهم آن را کنده اند. شاعر گوید : نحن حفرنا الغمر للحجیج تثج ماء ایما ثجیج .(از معجم البلدان ).