کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نجیب الدین گلپایگانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نا نجیب
دیکشنری فارسی به عربی
دعي , مخل بالآداب
-
ملت نجیب
دیکشنری فارسی به عربی
الشعب النبيل
-
لرد یا نجیب زاده
دیکشنری فارسی به عربی
استاذ
-
نجیب و نانجیب
فرهنگ گنجواژه
متضاد.
-
جستوجو در متن
-
نقش نهادن
لغتنامه دهخدا
نقش نهادن . [ ن َ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) تصویر کردن . نقش کردن : شکسته همچو نگارم ز نوک خامه ٔ فکرکه بر صحیفه ٔ دل نقش آن نگار نهد.نجیب الدین گلپایگانی (از آنندراج ).
-
سپرسیاه
لغتنامه دهخدا
سپرسیاه . [ س ِ پ َ ] (اِ مرکب )یکی از نامهای آفتاب . (برهان ) (رشیدی ) : چو لعبتان ضمیرم تتق براندازندسپرسیاه کند آرزوی لالایی .نجیب الدین گلپایگانی (از آنندراج ).
-
رود
لغتنامه دهخدا
رود. (اِ) رودخانه ٔ عظیم و سیال . (برهان قاطع) . رودخانه یعنی آب عظیم . (آنندراج ). نهری که عظیم و جاری باشد. (غیاث اللغات ). رودخانه . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ). نهر عظیم و سیال . (ناظم الاطباء). آب جاری فراوان که لفظ دیگر فارسی آن دریا و عربیش ...