کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نجوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نجوش
معنی
(نَ) (ص فا.) (عا.) گوشه گیر، مردم گریز.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
antisocial, formal, sulky, surly, unfriendly
-
جستوجوی دقیق
-
نجوش
فرهنگ فارسی معین
(نَ) (ص فا.) (عا.) گوشه گیر، مردم گریز.
-
نجوش
لغتنامه دهخدا
نجوش . [ ن َ ](نف ) در تداول ، دیرآشنا. مردم گریز. دیراُنس . که به زودی و به آسانی با کسان انس و الفت نگیرد. که با مردم نجوشد. که با آشنایان و کسان ، گرم و مهربان نیست .
-
نجوش
لهجه و گویش تهرانی
گوشه گیر
-
جستوجو در متن
-
قمعمع
لغتنامه دهخدا
قمعمع. [ ق ُ م َ م َ ] (ص ) کلمه ٔ مصطلح و ظاهراً مجعول . در تداول بمعنی خودبگیر، نجوش .
-
نجوشیدن
لغتنامه دهخدا
نجوشیدن . [ ن َ دَ ] (مص مرکب ) مقابل جوشیدن . رجوع به جوشیدن شود. || نجوشیدن با مردم ؛ مایل به دوستی و معاشرت و مؤانست مردم نبودن . رجوع به نجوش شود.