کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نجف اصفهانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نجف آباد
لغتنامه دهخدا
نجف آباد. [ ن َ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش قروه ٔ شهرستان سنندج ، در 40 هزارگزی شمال غربی قروه و سه هزارگزی شمال غربی فرهادآباد، در دامنه ٔ سردسیری واقع است و 150 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله ...
-
نجف آباد
لغتنامه دهخدا
نجف آباد. [ ن َ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خرم رود شهرستان تویسرکان ، در 25 هزارگزی شمال غربی تویسرکان و 7 هزارگزی مغرب اشتران مرکز دهستان خرم رود در ناحیه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و 125 تن سکنه دارد. آبش از خرم رود و چشمه ، محصولش غلات و توتو...
-
نجف آباد
لغتنامه دهخدا
نجف آباد. [ ن َ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر شهرستان کرمانشاهان ،در 12 هزارگزی جنوب غربی سنقر و 6 هزارگزی مغرب راه سنقر به کرمانشاه ، در دامنه ٔ سردسیری واقع است و 105 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ کوچک ، محصولش غلات وحبوبات و توتو...
-
نجف آباد
لغتنامه دهخدا
نجف آباد. [ ن َ ج َ ] (اِخ ) شهر نجف آباد مرکز بخش نجف آباد و در مغرب اصفهان ، در مسیر راه شوسه ٔ اصفهان به فریدن واقع است .تاریخچه ٔ شهر: بنابه عقیده ٔ علما در زمان سلاطین صفویه در حدود سال 1022 هَ . ق . از طرف شاه عباس مقداری جواهر و پول نقد برای م...
-
نجف آباد
لغتنامه دهخدا
نجف آباد. [ ن َ ج َ ] (اِخ ) یکی از بخش های پنجگانه ٔ شهرستان اصفهان است . این بخش محدود است از شمال به بلوک جوشقان و شهرستان خوانسار، از جنوب به بخش فلاورجان و بخش آخوره ، از مشرق به دهستان برخوار در بخش حومه ٔ شهرستان اصفهان ، از مغرب به دهستان ورز...
-
نجف آباد
لغتنامه دهخدا
نجف آباد. [ ن َ ج َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای هفتگانه ٔ شهرستان بیجار که در مغرب بیجار واقع، و محدود است از طرف شمال به دهستان قراتوره ٔ بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج ، از طرف شمال شرقی به دهستان سیلتان ، از مشرق به دهستان پیرتاج و خسروآباد، از جنوب غ...
-
نجف آباد
لغتنامه دهخدا
نجف آباد. [ ن َ ج َ ] (اِخ )ده کوچکی است از بخش حومه ٔ شهرستان نائین در 25 هزارگزی مغرب نائین . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
نجف آباد
لغتنامه دهخدا
نجف آباد. [ ن َ ج َ ] (اِخ )دهی است از دهستان سعیدآباد بخش مرکزی شهرستان سیرجان ، در 7 هزارگزی جنوب شرقی سعیدآباد بر سر راه بندرعباس به سیرجان در جلگه ٔ سردسیری واقع است و 500 تن سکنه دارد. آبش از قنات و محصولش غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت است . (...
-
نجف آباد
لغتنامه دهخدا
نجف آباد. [ ن َ ج َ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش زرند شهرستان ساوه ، در 12 هزارگزی شمال زرند در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 357 تن سکنه دارد. آبش از قنات و محصولش غلات و پنبه و چغندر و بادام و دیگر سردرختی ها و شغل اهالی زراعت است . (از فره...
-
نجف آباد
لغتنامه دهخدا
نجف آباد. [ ن َج َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان طغرالجرد بخش زرند شهرستان کرمان . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
نجف آباد
لغتنامه دهخدا
نجف آباد. [ن َ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طارم پائین بخش سیردان شهرستان زنجان ، در 32 هزارگزی جنوب غربی سیردان و 24 هزارگزی مغرب جاده ٔ قزوین به رشت در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و 241 تن سکنه دارد. آبش ازرودخانه ٔ فیله ورین ، محصولش غلات ...
-
نجف آباد
لغتنامه دهخدا
نجف آباد. [ن َ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماهیدشت بالا در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان در 34 هزارگزی جنوب شرقی کرمانشاه و 3500 گزی فیروزآباد در دشت سردسیری واقع است و 180 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ مرک ، محصولش غلات و حبوبات و چغندرقند و لبنی...
-
نجف بالا
لغتنامه دهخدا
نجف بالا. [ ن َ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سملقان بخش مانه ٔ شهرستان بجنورد، در 30 هزارگزی جنوب غربی مانه و 2 هزارگزی شمال راه بجنورد به مراوه تپه ، در جلگه ٔ گرمسیری واقع است و 100 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و رودخانه و محصولش غلات و بنشن و پنبه ...
-
نجف پائین
لغتنامه دهخدا
نجف پائین . [ ن َ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سملقان بخش مانه ٔ شهرستان بجنورد. آبش از چشمه و رودخانه و محصولش غلات وبنشن و برنج است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
نجف خانلو
لغتنامه دهخدا
نجف خانلو. [ ن َ ج َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان اهر. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).