کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نجف آباد رودخانه شور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نجف آباد رودخانه شور
لغتنامه دهخدا
نجف آباد رودخانه شور. [ ن َ ج َ دِ ن ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش ورامین شهرستان تهران . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
واژههای مشابه
-
دریاچه ٔ نجف
لغتنامه دهخدا
دریاچه ٔ نجف . [ دَرْ چ َ / چ ِ ی ِ ن َ ج َ ] (اِخ ) دریاچه ای است در مغرب فرات بطرف عربستان که اکنون آن را دریاچه ٔ نجف خوانند. بابلیها بوسیله ٔ ترای ، که شاید یکی از شعب فرات بوده آب را در موقع طغیان به این دریاچه می انداختند. (از تاریخ ایران باستا...
-
در نجف
لغتنامه دهخدا
در نجف . [ دُرْ رِ ن َ ج َ / دُ رِ ن َ ج َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) فارسی حجرالقمر. (فهرست مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). سنگی است سفید و شفاف مانند بلور که در میان آن موهای سیاه معاینه می شود و آن موها را به حضرت علی (ع ) نسبت کنند و تعظیم ن...
-
شاه نجف
لغتنامه دهخدا
شاه نجف . [ ن َ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان فلارد بخش لردگان شهرستان شهرکرد. دارای 316 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
شاه نجف
لغتنامه دهخدا
شاه نجف . [ هَِ ن َ ج َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سلطان و فرمانروای نجف . || (اِخ ) در تداول عامه امیرالمؤمنین علی علیه السلام .
-
قشلاق نجف
لغتنامه دهخدا
قشلاق نجف . [ ق ِ ن َ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان پائین شهرستان نهاوند واقع در 27 هزارگزی شمال باختری شهر نهاوند. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 121 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، لبنیات ، حبوبات و شغل اهالی زرا...
-
نجف اصفهانی
لغتنامه دهخدا
نجف اصفهانی . [ ن َ ج َ ف ِ اِ ف َ ] (اِخ ) به روایت مؤلف صبح گلشن وی به گازری زندگی میکرده است . او راست :آنچه شد تقدیر نتواند کسی تدبیر کرددر دلم خون گشت هر خونی که مادر شیر کرد.رجوع به تذکره ٔ صبح گلشن ص 540 و قاموس الاعلام ج 6 شود.
-
نجف خانلو
لغتنامه دهخدا
نجف خانلو. [ ن َ ج َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان اهر. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
امیر نجف
لغتنامه دهخدا
امیر نجف . [ اَ رِ ن َ ج َ ] (اِخ ) علی بن ابیطالب (ع ). (ازحبیب السیر چ خیام ج 1 ص 538). رجوع به علی ... شود.
-
نجف و کربلا
فرهنگ گنجواژه
اماکن مقدس.
-
جستوجو در متن
-
عباس آباد
لغتنامه دهخدا
عباس آباد. [ ع َب ْ با ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کرون بخش نجف آباد شهرستان اصفهان . واقع در 35هزارگزی باختر نجف آباد و 10هزارگزی شوسه ٔ نجف آباد به دامنه . ناحیه ای است جلگه ای . هوای آن معتدل است . 41 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه تأمین میشو...
-
حسین آباد کمرزرد
لغتنامه دهخدا
حسین آباد کمرزرد. [ ح ُ س ِ دِ ک َ م َ زَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان نجف آباد شهرستان بیجار. واقع در 39هزارگزی شمال خاوری نجف آباد کنار رودخانه ٔ قزل اوزن . دارای 40 تن سکنه میباشد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
حسین آباد کرون
لغتنامه دهخدا
حسین آباد کرون . [ ح ُ س ِ دِ ک َ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کرون بخش نجف آباد شهرستان اصفهان . 54هزارگزی باختر نجف آباد. ده هزارگزی شوسه ٔ نجف آباد به دامنه . جلگه ، معتدل . سکنه 362 تن . زبان فارسی . آب آن از رودخانه و چاه . محصولات آنجا غلات ، ...