کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نتيجة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نتيجة
معنی
نتيجه , نتيجه منطقي , اثر , برامد , دست اورد , پي امد , حاصل , نتيجه دادن , ناشي شدن , امتياز , امتياز گرفتن , حساب امتيازات
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نتيجة
دیکشنری عربی به فارسی
نتيجه , نتيجه منطقي , اثر , برامد , دست اورد , پي امد , حاصل , نتيجه دادن , ناشي شدن , امتياز , امتياز گرفتن , حساب امتيازات
-
واژههای مشابه
-
نتیجه
واژگان مترادف و متضاد
۱. پاداش، عاقبت، عملکرد ۲. اولاد، فرزندزاده، فرزند، مولود، نواده، ولد ۳. بازدهاثر، برآیند، حاصل، ماحصل، محصول ۴. سرانجام، عاقبت، عقبه ۵. بهره، ثمره، سود، فایده، میوه
-
نتیجه
فرهنگ واژههای سره
بازده، هوده، پیامد، دستاورد، پی آمد، سرانجام، فرجام، برآیند
-
نتیجه
فرهنگ فارسی معین
(نَ جِ) [ ع . نتیجة ] (اِ.) 1 - حاصل ، به دست آمده . 2 - نسل ، زاده . 3 - سرانجام و عاقبت . ج . نتایج .
-
نتیجه
لغتنامه دهخدا
نتیجه . [ ن َ ج َ / ج ِ ] (از ع ، ص ، اِ) ماحصل کار. (ناظم الاطباء). چیزی که از چیز دیگر حاصل شده باشد. (فرهنگ نظام ). هر آنچه از پیروی کاری بالضروره حاصل گردد. (ناظم الاطباء). || ثمر. بار. بر. اثر. (ناظم الاطباء). حاصل . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). م...
-
نتیجه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: نتیجَة، جمع: نتائج] natije ۱. آنچه از چیزی بهدست آید.۲. فرزند نوه.
-
نتیجه
دیکشنری فارسی به عربی
اثر عليه , استراحة , استنتاج , تاثير , تکملة , حصاد , فتحة , نتيجة , نمو
-
نتیجه
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: netiǰa طاری: netiǰa طامه ای: netiǰa / navandul طرقی: netiǰa کشه ای: nevandil نطنزی: nitiǰa
-
در نتیجه
فرهنگ واژههای سره
برآیند اینکه، بنابر این
-
نتیجه کار
فرهنگ واژههای سره
پیامد کار
-
نتیجه گیری
فرهنگ واژههای سره
برداشت
-
نتیجه ٔ سنگ
لغتنامه دهخدا
نتیجه ٔ سنگ . [ ن َ ج َ / ج ِ ی ِ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آتش . || آهن و مس و طلا و نقره و لعل و یاقوت و مطلق معدنیات را نیز گویند. (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
نتیجه ٔ فؤاد
لغتنامه دهخدا
نتیجه ٔ فؤاد. [ ن َ ج َ / ج ِ ی ِ ف ُ آ ](ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آرزوی دل . (ناظم الاطباء).
-
نتیجه بخشیدن
لغتنامه دهخدا
نتیجه بخشیدن . [ ن َ ج َ / ج ِ ب َ دَ ] (مص مرکب ) نتیجه دادن . رجوع به نتیجه شود.