کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نبوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نبوی
/nabavi/
معنی
مربوط به نبی: حدیث نبوی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
prophetic
-
جستوجوی دقیق
-
نبوی
فرهنگ فارسی معین
(نَ بَ) [ ع . ] (ص نسب .) منسوب به نبی و پیغمبر.
-
نبوی
لغتنامه دهخدا
نبوی . [ ن َ ب َ وی ی / وی ] (از ع ، ص نسبی )منسوب به نبی و پیغمبر. (ناظم الاطباء) : بزرگوارا نام آورا خداونداحدیث خواهم کردن به تو یکی نبوی . منوچهری .ایا ستوده به تو خانواده ٔ نبوی جهان گرفته به رای صواب و عزم قوی . سوزنی .گیسوی تو شهپر همای نبوی د...
-
نبوی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به نبیّ) [عربی: نبویّ] nabavi مربوط به نبی: حدیث نبوی.
-
واژههای مشابه
-
حدیث نبوی
لغتنامه دهخدا
حدیث نبوی . [ ح َ ث ِ ن َ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حدیثی که از پیغمبر روایت شود. در مقابل حدیث الهی و حدیث قدسی . در مقابل احادیث غیرنبوی ، و منقولات از ائمه .
-
مسجد نبوی
لغتنامه دهخدا
مسجد نبوی . [ م َ ج ِ دِن َ ب َ ] (اِخ ) مسجدالنبی . رجوع به مسجدالنبی شود.
-
جستوجو در متن
-
نبویة
لغتنامه دهخدا
نبویة. [ ن َ ب َ وی ی َ ] (ع ص نسبی ) منسوب به نبی . نبوی .
-
اسد
لغتنامه دهخدا
اسد. [ اَ س َ ] (اِخ ) ابن عبیده قرظی . یکی از اصحاب نبوی (ص ) است .
-
هزمان
لغتنامه دهخدا
هزمان . [ هََ ] (اِخ ) جایی است که چاههای جریر در آنجا بود و اهل آن شکایت به حضرت نبوی بردند، آن حضرت امر آنان را فیصل داد. (معجم البلدان ).
-
قسر
لغتنامه دهخدا
قسر. [ ق َ ] (اِخ ) نام کوه سراة است که در حدیث نبوی وارد شده است . رجوع به معجم البلدان شود.
-
ام مغیث
لغتنامه دهخدا
ام مغیث . [ اُم ْ م ِ م ُ ] (ع اِ مرکب ) میان سر را گویند، در خبر نبوی است : احتجم ام مغیث . (از المرصع).
-
حبیب
لغتنامه دهخدا
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن اسدبن جاریةالثقفی ، نام یکی از اصحاب نبوی است . (قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به حبیب بن اُسَید شود.
-
غریب الحدیث
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] qaribolhadis لغات و اصطلاحاتی از احادیث نبوی که به مرور زمان فهم آنها دشوار گردیده و محتاج تفسیر و توضیح است.
-
کعب
لغتنامه دهخدا
کعب . [ ک َ ] (اِخ ) ابن اشرف یهودی از معاندین حضرت نبوی است . (از حبیب السیر چ طهران ج 1 ص 119).