کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نبراس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نبراس
/nebrās/
معنی
۱. چراغ؛ مصباح.
۲. سرنیزه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. چراغ، مصباح
۲. اسد، شیر
۳. سرنیزه، سنان
۴. بیباک، دلاور، دلیر
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نبراس
واژگان مترادف و متضاد
۱. چراغ، مصباح ۲. اسد، شیر ۳. سرنیزه، سنان ۴. بیباک، دلاور، دلیر
-
نبراس
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - چراغ ، مصباح . 2 - سر نیزه ، سنان . 3 - شیر، اسد. 4 - دلیر، بی باک .
-
نبراس
لغتنامه دهخدا
نبراس . [ ن ِ ] (ع اِ) چراغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مصباح . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). ج ، نباریس . || سرنیزه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سنان . (از اقرب الموارد). سنان عریض . (از معجم متن اللغ...
-
نبراس
دیکشنری عربی به فارسی
مشعل، لامپ، چراغ
-
نبراس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] nebrās ۱. چراغ؛ مصباح.۲. سرنیزه.
-
جستوجو در متن
-
لامپ
دیکشنری فارسی به عربی
نبراس
-
چراغ
دیکشنری فارسی به عربی
نبراس
-
مشعل
دیکشنری فارسی به عربی
مصباح ، نبراس
-
سنان
واژگان مترادف و متضاد
سرنیزه، نبراس، نیزه
-
نباریس
لغتنامه دهخدا
نباریس . [ ن َ ] (ع اِ) ج ِ نبراس ، بمعنی مصباح و چراغ . (اقرب الموارد). رجوع به نبراس شود.
-
مصباح
واژگان مترادف و متضاد
چراغ، سراج، فانوس، مشکات، نبراس
-
اسد
واژگان مترادف و متضاد
۱. حیدر، شیر، ضرغام، ضیغم، لیث، ناهد، نبراس، هژبر ۲. زخرف، زر، طلا ۳. مردادماه
-
علی رسموکی
لغتنامه دهخدا
علی رسموکی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمد رسموکی .لغوی و نحوی بود و در سال 1049 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1 - تقییدالامثلة المستحضرة لبعض مسوغات الابتداء بالنکرة. 2 - مسائل نحویة. 3 - نبراس القواعد النحویة. (از معجم المؤلفین بنقل از بروکلمن ...
-
نپراش
لغتنامه دهخدا
نپراش . [ ن َ ] (اِ) بمعنی ذکا باشد، و آن صنعت استخراج نتایج است به آسانی . (برهان قاطع) (آنندراج ). ذکاوت . قوه ای که بدان به آسانی میتوان حل معما کرد و از مسائل مشکل نتیجه گرفت . (از ناظم الاطباء). ظاهراً برساخته ٔ فرقه ٔ آذر کیوان است و ممکن است ت...