کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نبات شناسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نبات شناسی
لغتنامه دهخدا
نبات شناسی . [ ن َ ش ِ] (حامص مرکب ) علم النبات . رجوع به گیاه شناسی شود.
-
واژههای مشابه
-
نَّبَاتٍ
فرهنگ واژگان قرآن
روييدني
-
نَبَّأَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
خبر داد - با خبر کرد
-
کوزه ٔ نبات
لغتنامه دهخدا
کوزه ٔ نبات . [ زَ / زِ ی ِ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آن قالب که شیره ٔ نبات در آن ریزند تا منجمد شود. (آنندراج ). || در شواهد ذیل ظاهراً به معنی نباتی است که بشکل کوزه می ساخته اند : وقتی به قهر گوی ، که صد کوزه ٔ نبات گه گه چنان به کار نیاید ک...
-
toffee, taffy
نرمنبات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی آبنبات که از کره و شیر و شکر تهیه و با مکیدن یا جویدن نرم میشود
-
آب نبات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] 'ābnabāt نوعی از شیرینی که با شیرۀ شکر درست میکنند.
-
کاسه نبات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی. عربی] kāsenabāt نباتی به شکل کاسه برای گذاشتن بر سفرۀ عقد یا هدیه دادن.
-
butterscotch
آبنبات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فراوردۀ قنادی سختی که با جوشاندن شکر قهوهای و کره یا شربت ذرت در آب تولید میشود
-
marshmallow
پفنبات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی آبنبات نرم که از مخلوط ژلاتین و سفیدۀ تخممرغ و شکر یا شیرۀ نشاسته تهیه میشود و بافتی اسفنجی دارد
-
آب نبات
فرهنگ فارسی معین
(نَ) (اِمر.) نوعی شیرینی که با شیرة شکر سازند. ؛ ~ چوبی آب نبات مخصوص کودکان که معمولاً دستة چوبی یا پلاستیکی دارد. ؛ ~ قیچی آب نباتی که پیش از سرد شدن آن را به صورت مفتول باریکی درمی آورند و با قیچی به قطعات کوچک تقسیم می کنند. ؛ ~ کشی آب نبات...
-
آب نبات
لغتنامه دهخدا
آب نبات . [ ب ِ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قسمی حلوا و شیرینی : چه شیوه میکندآب نبات با دل ماکه بر طبقچه ٔ شمشاد و کاسه ٔ حلبی است .بسحاق اطعمه .
-
کاسه نبات
فرهنگ فارسی معین
( ~ . نَ) (اِ.) نباتی که آن را به شکل کاسه درست کرده اند و معمولاً جزئی از وسایل سفرة عقد است .
-
شاخ نبات
لغتنامه دهخدا
شاخ نبات . [ خ ِ ن َ ] (اِخ ) نام افسانه ای معشوقه ٔ خواجه ٔ شیراز. (آنندراج ).
-
شاخ نبات
لغتنامه دهخدا
شاخ نبات . [ خ ِ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنچه بصورت شاخ در کوزه های نبات بر رشته ها بسته شود. (غیاث اللغات ). شاخه هایی از نبات متبلور که درون کاسه نبات بندد. ظاهراً شاخ قند نیز همین باشد. (آنندراج ). شاخ شکر. رجوع به شاخ شود : بلبل از عشق ز گ...