کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نا و بنیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نا و بنیه
فرهنگ گنجواژه
توان
-
واژههای مشابه
-
ناْ
لهجه و گویش گنابادی
na در گویش گنابادی یعنی نهاد ، قرار داد ، گذاشت
-
anosmia, anosphresia, olfactory anesthesia
نابویایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نبود حس بویایی
-
نا خالص
فرهنگ واژههای سره
ناپالوده
-
نا عدالتی
فرهنگ واژههای سره
بی دادگر
-
نا متناسب
فرهنگ واژههای سره
بی قواره
-
نا منظم
فرهنگ واژههای سره
نابسامان
-
نا موافث
فرهنگ واژههای سره
ناهمساز
-
نا میمون
فرهنگ واژههای سره
ناخجسته
-
باریک نا
لغتنامه دهخدا
باریک نا.(اِ مرکب ) باریک نای . سر یا نوک چیزی . قسمت باریک هر چیز. باریک نای چیزی ؛ قسمت باریک آن . الاسله ؛ باریک نای ساعد یا ارش . (از مهذب الاسماء). باریک نای پا؛ نازند. باریکنای دست ؛ قصبه .
-
نا امیدی
دیکشنری فارسی به عربی
احباط
-
نا شایسته
دیکشنری فارسی به عربی
احمق
-
نا چار
دیکشنری فارسی به عربی
امر حتمي
-
نا گزیر
دیکشنری فارسی به عربی
امر حتمي