کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نا مشخص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نا مشخص
دیکشنری فارسی به عربی
غير محدد
-
واژههای مشابه
-
ناْ
لهجه و گویش گنابادی
na در گویش گنابادی یعنی نهاد ، قرار داد ، گذاشت
-
نا ،نا نداشتن
لهجه و گویش تهرانی
قوت ،طاقت و توان
-
گرگ نا
لغتنامه دهخدا
گرگ نا. [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نودان بخش کوهمره نودان شهرستان کازرون واقع در 27000گزی خاور نودان . هوای آن معتدل و دارای 175 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و تریاک و شغل اهالی زراعت و قالی و گلیم بافی است . راه فر...
-
گروپ نا
لغتنامه دهخدا
گروپ نا. [ گ ِ ] (اِخ ) اورا لروبنای رهایی (ادسی ) هم گفته اند. موسی خورن مورخ ارمنستان اسم این نویسنده را گروپ نا یا لروب نا ذکر کرده و او را نویسنده ٔ شامی که در قرن اول میلادی میزیسته معرفی کرده و گفته از اهل سوریه بود و پسر آپ شاتار معاصر آبگار (...
-
anosmia, anosphresia, olfactory anesthesia
نابویایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نبود حس بویایی
-
نا خالص
فرهنگ واژههای سره
ناپالوده
-
نا عدالتی
فرهنگ واژههای سره
بی دادگر
-
نا متناسب
فرهنگ واژههای سره
بی قواره
-
نا منظم
فرهنگ واژههای سره
نابسامان
-
نا موافث
فرهنگ واژههای سره
ناهمساز
-
نا میمون
فرهنگ واژههای سره
ناخجسته
-
دره نا
لغتنامه دهخدا
دره نا. [دَ رِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بهمئی سردسیربخش کهکیلویه شهرستان بهبهان . واقع در 11هزارگزی جنوب باختری قلعه ٔ اعلا مرکز دهستان و 36هزارگزی خاور راه شوسه ٔ رامهرمز. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
باریک نا
لغتنامه دهخدا
باریک نا.(اِ مرکب ) باریک نای . سر یا نوک چیزی . قسمت باریک هر چیز. باریک نای چیزی ؛ قسمت باریک آن . الاسله ؛ باریک نای ساعد یا ارش . (از مهذب الاسماء). باریک نای پا؛ نازند. باریکنای دست ؛ قصبه .