کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نایب الصداره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نایب السلطنه
لغتنامه دهخدا
نایب السلطنه . [ ی ِ بُس ْ س َ طَ ن َ ] (اِخ ) عباس میرزا، ملقب به نایب السلطنة پسر ارشد و ولی عهد فتحعلی شاه قاجار است . وی در زمان سلطنت پدر خویش در جنگ های متعدد سرداری سپاه ایران را به عهده داشت . به اتفاق مورخان مردی شجاع و باکفایت بود، در سال 1...
-
نایب السلطنه
لغتنامه دهخدا
نایب السلطنه . [ ی ِ بُس ْ س َ طَ ن َ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) آنکه به نیابت از طرف پادشاهی که به سن قانونی نرسیده و صغیر است امور سلطنت را تعهد کند.
-
نایب السلطنه
لغتنامه دهخدا
نایب السلطنه . [ ی ِ بُس ْ س َ طَن َ ] (اِخ ) لقب کامران میرزا پسر ناصرالدین شاه قاجاراست ، وی پدرزن محمدعلی شاه و وزیر جنگ او بود و با مشروطه خواهان نظر خوبی نداشت و محمدعلی شاه را به برانداختن مجلس شورای ملی تشجیع و تحریض میکرد. وی به سال 1272 هَ ....
-
نایب الصدر
لغتنامه دهخدا
نایب الصدر. [ ی ِ بُص ْ ص َ ] (اِخ ) (آقا...) ابراهیم ، معروف به نایب الصدر یا نایب الصدارة. از مشاهیر علمای مشهد مقدس رضوی در اواسط قرن دوازدهم هجری است که دارای مقام شیخ الاسلامی و در فقه و کلام و حکمت متبحر و قوی الحافظه بوده است و به سال 1148 هَ ...
-
نایب الصدر
لغتنامه دهخدا
نایب الصدر. [ ی ِ بُص ْ ص َ ] (اِخ ) (حاجی ...) زین العابدین رحمت علی شاه ، معروف به حاجی میرزا کوچک نایب الصدر. رجوع به رحمت علی شاه شود.
-
نایب الصدر
لغتنامه دهخدا
نایب الصدر. [ ی ِ بُص ْ ص َ ] (اِخ ) فرزند محمدرضا مدعو به صدرالدین تبریزی مؤلف فرهنگ عباسی است . وی به سال 1225 این کتاب لغت را برای عباس میرزا نایب السلطنه تألیف کرده است . (از دانشمندان آذربایجان ص 370). و رجوع به فهرست کتابخانه ٔ مدرسه ٔ عالی س...
-
نایب الصدر
لغتنامه دهخدا
نایب الصدر. [ ی ِ بُص ْ ص َ] (اِخ ) محمد معصوم شیرازی ، ملقب به معصوم علی شاه و مشهور به نایب الصدر و حاج نایب الصدر، فرزند حاج زین العابدین معروف به حاجی میرزا کوچک نایب الصدر ملقب به رحمت علی شاه است . کتاب های طرائق الحقایق و تحفة الحرمین از تألی...
-
نایب مناب
لغتنامه دهخدا
نایب مناب . [ ی ِ م َ ] (ص مرکب ) جانشین . خلیفه . قائم مقام . (از ناظم الاطباء). رجوع به نائب مناب شود.
-
معین نایب
لغتنامه دهخدا
معین نایب . [ م ُ ی ِب ْ ] (اِ مرکب ) درجه ای از نظام سابق ایران معادل «استوار» در نظام امروز.
-
باغ نایب
لغتنامه دهخدا
باغ نایب . [ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اسفندقه ٔ بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت که در 115 هزارگزی جنوب ساردوئیه بر سر راه فرعی بافت به جیرفت واقع است و یک خانوار سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
نایب التولیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: نائبالتَولیَة] nā'ebotto[w]liye کسی که به نیابت از طرف متولی موقوفهای، امور موقوفه را اداره کند.
-
نایب الحکومه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: نائبالحکومَة] [منسوخ] nā'ebolhokume کسی که به نیابت از طرف حاکم، امور یک شهر را اداره کند؛ بخشدار.
-
نایب الزیاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: نائبالزیارَة] nā'ebozziyāre کسی که به نیابت از شخص دیگر به زیارت مزار یکی از امامان برود.
-
نایب مناب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] nāy(')ebmanāb جانشین؛ قائممقام؛ خلیفه.
-
نایب مناب
دیکشنری فارسی به عربی
کاهن