کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نایابان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نایابان
لغتنامه دهخدا
نایابان . (ص مرکب ) نابونده . ناموجود. معدوم : اعدام ؛ نایابان گردانیدن چیزی . (زوزنی ).
-
جستوجو در متن
-
نایاوان
لغتنامه دهخدا
نایاوان .(ص مرکب ) نایابان . (زوزنی ). رجوع به نایابان شود.
-
اعدام
لغتنامه دهخدا
اعدام . [ اِ ] (ع مص ) نیست گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کشتن . (فرهنگ فارسی معین ). نیست کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (آنندراج ): اعدمه اﷲ اعداماً؛ نیست گردانید او را خدای . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نابود کردن . مع...