کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناگوار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ناگوار
/nāgovār/
معنی
۱. [مجاز] نامطبوع؛ ناخوشایند: حوادث ناگوار.
۲. بدمزه.
۳. خوراکی که در معده هضم نشود.
۴. (اسم مصدر) [قدیمی] امتلا؛ سوء هاضمه؛ تخمه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. دلخراش، فجیع
۲. امتلا، بدهضم، ثقیل، دیرهضم
۳. ناپسند، ناخوشایند
۴. تلخ، منغص
۵. دشوار، سخت، کریه ≠ گوارا
دیکشنری
bitter, disagreeable, distasteful, grave, grievous, unhappy, unpalatable, unpleasant
-
جستوجوی دقیق
-
ناگوار
واژگان مترادف و متضاد
۱. دلخراش، فجیع ۲. امتلا، بدهضم، ثقیل، دیرهضم ۳. ناپسند، ناخوشایند ۴. تلخ، منغص ۵. دشوار، سخت، کریه ≠ گوارا
-
ناگوار
فرهنگ فارسی معین
(گُ) (ص .) 1 - نامطبوع ، ناخوش آیند. 2 - هضم نشده .
-
ناگوار
لغتنامه دهخدا
ناگوار. [ گ ُ ] (ص مرکب ) (از: نا، نفی ، سلب + گوار = ناگور = ناگوارد = ناگورد). (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). ناگوارا. ناگواره . ناگوارد. ضد گوارا. چیز بدهضم که زود گوارا نشود. (از آنندراج ). ناهاضم . (غیاث اللغات ). طعام ناپخته در معده را گویند. (ب...
-
ناگوار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹ناگوارا، ناگوارد، ناگورد› nāgovār ۱. [مجاز] نامطبوع؛ ناخوشایند: حوادث ناگوار.۲. بدمزه.۳. خوراکی که در معده هضم نشود.۴. (اسم مصدر) [قدیمی] امتلا؛ سوء هاضمه؛ تخمه.
-
ناگوار
دیکشنری فارسی به عربی
ثقيل , غير سار , فظيع , قاسي , مرفوض
-
واژههای مشابه
-
ناگَوار
لهجه و گویش بختیاری
nâ-gavâr ناگوار.
-
حادثه ناگوار
دیکشنری فارسی به عربی
اسقاط , سوء الحظ , قضاء وقدر
-
واقعه ناگوار
دیکشنری فارسی به عربی
حادث عرضي
-
رویداد ناگوار
دیکشنری فارسی به عربی
حادثة , قضاء وقدر
-
تجربه ناگوار
دیکشنری فارسی به عربی
اِختبارٌ مريرٌ
-
ناگوار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اشعر بالمرارة
-
واژههای همآوا
-
ناگَوار
لهجه و گویش بختیاری
nâ-gavâr ناگوار.