کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناگسستنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ناگسستنی
/nāgosastani/
معنی
پارهنشدنی؛ بریدهنشدنی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناگسستنی
لغتنامه دهخدا
ناگسستنی . [ گ ُ س َس ْ ت َ ] (ص لیاقت ) غیرقابل انقطاع . پاره ناشدنی . جداناکردنی . که گسیختنی نیست . مقابل گسستنی . رجوع به گسستنی شود.
-
ناگسستنی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مقابلِ گسستنی] nāgosastani پارهنشدنی؛ بریدهنشدنی.
-
جستوجو در متن
-
unregenerateness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناگسستنی
-
unsingular
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناگسستنی
-
irrefrangible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر قابل تعویض است، ناگسستنی، غیر قابل شکستن، غیر قابل غضب، نگفتنی، نرم، غیر قابل تجزیه
-
ناگسلاندنی
لغتنامه دهخدا
ناگسلاندنی . [ گ ُ س ِ دَ ] (ص لیاقت ) ناگسستنی . ناگسلانیدنی .
-
ناگسلانیدنی
لغتنامه دهخدا
ناگسلانیدنی . [ گ ُ س ِ دَ ] (ص لیاقت ) غیرقابل انقطاع . جداناشدنی . ناگسستنی .
-
ناگسیختنی
لغتنامه دهخدا
ناگسیختنی . [ گ ُ ت َ ] (ص لیاقت ) غیرقابل انکسار و انقطاع . ناگسستنی .