کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناگرویدگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناگرویدگی
لغتنامه دهخدا
ناگرویدگی . [ گ ِ رَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) حالت و صفت ناگرویده . || انکار کردن . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
کفران
لغتنامه دهخدا
کفران . [ ک ُ ] (ع مص ) ناگرویدن . (منتهی الارب ) (دهار). || ناگرویدگی : بدین دولت جهان خالی شد از کفران و از بدعت بدین دولت خلیفه باز گسترده ست شادروان فرخی .گر مسلمان بوده عبداﷲبن سرح از نخست باز کافر گشته و در راه کفران آمده . خاقانی .لیک نفس زشت...
-
فتنة
لغتنامه دهخدا
فتنة. [ ف ِ ن َ ] (ع مص ) آزمودن . || گداختن و در آتش انداختن سیم و زر جهت امتحان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || بازداشتن کسی را از رأی و نظرش . (اقرب الموارد). || گمراه کردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (اِ) چیزی که بوسیله ٔ آن حال آدمی...