کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناکسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ناکسی
/nāka(e)si/
معنی
فرومایگی؛ پستی و خواری.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بدجنسی، پستی، حقارت، خواری، دنائت، رذالت، طمع، فرومایگی، مکاری، نامردی، نانجیبی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناکسی
واژگان مترادف و متضاد
بدجنسی، پستی، حقارت، خواری، دنائت، رذالت، طمع، فرومایگی، مکاری، نامردی، نانجیبی
-
ناکسی
لغتنامه دهخدا
ناکسی . [ ک َ ] (حامص مرکب ) بیقدری . خواری . حقارت . ذلت . پستی . (از ناظم الاطباء). کسی نبودن . بی ارزشی . عدم قابلیت . بی ارجی . هیچکسی : تا ز ریاضت به مقامی رسی کت به کسی درکشد این ناکسی . نظامی .هر کس که به بارگاه سامی نرسداز ناکسی و تباه نامی ن...
-
ناکسی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] nāka(e)si فرومایگی؛ پستی و خواری.
-
جستوجو در متن
-
incony
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناکسی
-
رذالت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: رذالَة] re(a)zālat فرومایگی؛ پستی؛ ناکسی؛ زشتی.
-
رذیلت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: رَذیلة، مقابلِ فضیلت] razilat فرومایگی؛ ناکسی؛ پستی.
-
نذالت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: نذالة] [قدیمی] nazālat فرومایگی؛ ناکسی؛ خواری.
-
سفالت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: سفالة] [قدیمی] safālat پست شدن؛ فرومایه شدن؛ فرومایگی؛ پستی؛ ناکسی.
-
رذالت
واژگان مترادف و متضاد
پستفطرتی، پستی، دنائت، شرارت، فرومایگی، ناکسی، نانجیبی
-
رذیلت
واژگان مترادف و متضاد
پستی، دونهمتی، رذیله، فرومایگی، ناکسی ≠ فضیلت
-
سفلگی
واژگان مترادف و متضاد
پستی، حقارت، لئامت، فرومایگی، ناکسی، دونهمتی
-
مکاری
واژگان مترادف و متضاد
حیلهبازی، حیلهگری، شارلاتانی، فریبکاری، محیلی، ناکسی
-
خساست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: خَساسة] xe(a)sāsat ۱. خسیس بودن.۲. [قدیمی] فرومایگی؛ پستی؛ ناکسی.
-
زیف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] zif ۱. گناه.۲. بیادبی.۳. ناکسی.