کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناکافی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ناکافی
دیکشنری
poorly, inadequate, insufficient, meager, miserable, scant, scanty
-
جستوجوی دقیق
-
ناکافی
لغتنامه دهخدا
ناکافی . (ص مرکب ) غیر کافی . نامکفی . که کفایت نکند. نابسنده . که بسنده و مکفی نیست . مقابل کافی . رجوع به کافی شود.
-
واژههای مشابه
-
underproving
ورآمدن ناکافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ورآمدن کمترازمعمول خمیر براثر فعالیت کم مخمر و سرعت کمتر تولید گاز متـ . کمورآمدن
-
جستوجو در متن
-
unadequateness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناکافی بودن
-
inadequately
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناکافی است
-
inadequateness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناکافی بودن
-
nonefficient
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناکافی
-
unsufficient
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناکافی است
-
inadequation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناکافی بودن
-
disapprobative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناکافی
-
nondeficiently
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناکافی
-
nonefficiency
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناکافی بودن
-
nondeficient
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناکافی است
-
imperfect tense
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمان ناکافی است