کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناکاریدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناکاریدن
لغتنامه دهخدا
ناکاریدن . [ دَ ] (مص منفی ) ناکاشتن . نکاریدن . مقابل کاریدن .
-
جستوجو در متن
-
ناکشتن
لغتنامه دهخدا
ناکشتن . [ ک ِ ت َ ] (مص منفی ) ناکاشتن . نکشتن . ناکاریدن . زراعت نکردن . مقابل کشتن .
-
ناکاشتن
لغتنامه دهخدا
ناکاشتن . [ ت َ ] (مص منفی ) نکاشتن . ناکاریدن . مقابل کاشتن : بدانی گه ِ غله برداشتن که سستی بود تخم ناکاشتن .سعدی .