کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناپدیدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناپدیدی
لغتنامه دهخدا
ناپدیدی . [ پ َ ] (حامص مرکب ) غیبت . (مهذب الاسماء). نامشهود بودن . نامرئی بودن : ای باغ ارم به بی کلیدی فردوس فلک به ناپدیدی .نظامی .
-
ناپدیدی
دیکشنری فارسی به عربی
اختفاء
-
واژههای مشابه
-
chromosome loss
ناپدیدی فامتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] دیده نشدن برخی فامتنهای یک یاخته در یاختههای دختری حاصل از آن
-
جستوجو در متن
-
disappearances
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناپدید شدن، ناپدیدی
-
disappearance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناپدید شدن، ناپدیدی
-
invisibility
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نامرئی بودن، ناپدیدی
-
fadeaway
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناپدید شدن، غیبت، ناپدیدی، زوال
-
اختفاء
دیکشنری عربی به فارسی
ناپديدي , ناپيدا شدن , نامرءي شدن
-
fadeaways
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محو شدن، غیبت، ناپدیدی، زوال
-
نیستی
فرهنگ فارسی معین
(حامص .) 1 - ناپدیدی ، فنا. 2 - فقر.
-
ناپیدایی
لغتنامه دهخدا
ناپیدایی . [ پ َ / پ ِ ] (حامص مرکب ) خفاء. نامرئی بودن . غیرمشهود بودن . غیبت . ناپدیدی .
-
fade
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محو شدن، کم رنگ شدن، پژمردن، خشک شدن، بی نور شدن، کم کم ناپدیدی شدن، پژمرده شدن
-
fades
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محو شدن، کم رنگ شدن، پژمردن، خشک شدن، بی نور شدن، کم کم ناپدیدی شدن، پژمرده شدن