کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناپدری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ناپدری
/nāpedari/
معنی
شوهر مادر؛ پدراندر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
stepfather, stepparent
-
جستوجوی دقیق
-
ناپدری
فرهنگ فارسی معین
(پِ دَ) (اِ.) مردی جز پدر شخص ، که با مادر او ازدواج کرده است .
-
ناپدری
لغتنامه دهخدا
ناپدری . [ پ ِ دَ ] (اِ مرکب ) شوهر مادر . پِدَرَنْدَر.
-
ناپدری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) nāpedari شوهر مادر؛ پدراندر.
-
ناپدری
دیکشنری فارسی به عربی
زوج الام
-
جستوجو در متن
-
unpatrician
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناپدری
-
بُووَه اَرَّه
لهجه و گویش بختیاری
bowva arra ناپدرى.
-
شوهر ننه
لهجه و گویش تهرانی
ناپدری
-
زوج الام
دیکشنری عربی به فارسی
شوهر مادر , پدراندر , ناپدري
-
پدراندر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پداندر، پدندر› [قدیمی] pedar[']andar شوهر مادر؛ ناپدری.
-
stepfathers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پدربزرگ، ناپدری، شوهر مادر، پدراندر
-
stepfather
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پدر خوانده، ناپدری، شوهر مادر، پدراندر
-
پدرخوانده
فرهنگ فارسی معین
(پِ دَ. خا دِ)(ص مر.) ناپدری پدر ناتنی .
-
شوهر مادر
لغتنامه دهخدا
شوهر مادر. [ ش َ / شُو هََ رِ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پدراندر. (یادداشت مؤلف ). ناپدری . شوهرننه .
-
شوهرننه
لغتنامه دهخدا
شوهرننه . [ ش َ / شُو هََ ن َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) ناپدری . پدراندر. شوی مادر. (یادداشت مؤلف ).