کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناوۀ گرم باد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
trough line, axis of trough
خط ناوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] خطی که در راستای آن خمیدگی چرخندی همفشارها یا پَربندها بیشینه است
-
ناوه کش
فرهنگ فارسی معین
( ~. کِ) (اِفا.) کارگر ساختمان .
-
ناوه کش
لغتنامه دهخدا
ناوه کش . [ وَ / وِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) کشنده ٔ ناوه . برنده ٔ ناوه . آنکه ناوه و زنبه ٔ گل را می برد و حمل می کند.
-
ناوه کش
لغتنامه دهخدا
ناوه کش . [ وَ ک َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش چکنی شهرستان خرم آباد است . این دهستان در مشرق بخش واقع است ، از مغرب به دهستان دوره ، از مشرق به دهستان ریمله ،از شمال به سفیدکوه و از جنوب به رودخانه ٔ خرم آباد محدود است و در منطقه ٔ کوهستانی مع...
-
ناوه کشی
لغتنامه دهخدا
ناوه کشی . [ وَ / وِ ک َ / ک ِ ] (حامص مرکب ) کشیدن و بردن ناوه ٔ گل . عمل ناوه کش . رجوع به ناوه و ناوه کش شود.
-
تکیه ناوه
لغتنامه دهخدا
تکیه ناوه . [ ت َ ی ِ وَ / وِ ] (اِخ ) دهی از دهستان پائین است که در بخش طالقان شهرستان تهران واقع است و در حدود 500 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
ناوه کش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) nāvekeš کارگر ساختمانی که ناوه را حمل میکند.
-
longshore trough
ناوۀ کرانهراستا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گودال کمعمق پهن و طولانی در کف دریا به موازات ساحل
-
foehn trough
ناوۀ گرمباد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ناوۀ بادپناه ناشی از گرمباد
-
نقاره ناوه کش
لغتنامه دهخدا
نقاره ناوه کش . [ ن َ رِ وِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ناوه کش بخش چگنی شهرستان خرم آباد. در 10هزارگزی جنوب شرقی سراب دوره ، در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 120 تن سکنه دارد. آبش از چشمه تأمین می شود. محصولش غلات و شغل اهالی کارگری شرکت نفت و ز...
-
H-tail
دُم ناوهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی دُم که دارای دو بالۀ عمودی در دو سر بالۀ افقی است
-
سراب ناوه کش
لغتنامه دهخدا
سراب ناوه کش . [ س َ وَ ک َ ](اِخ ) دهی است از دهستان ناوه کش بخش چگنی شهرستان خرم آباد. مرکز دهستان واقع در 10 هزارگزی خاور سراب دوره و کنار شمالی راه اتومبیل رو خرم آباد بکوهدشت . هوای آنجا معتدل و دارای 240 تن سکنه است . آب آنجا از سراب ناوه کش تا...
-
قلعه ناوه کش
لغتنامه دهخدا
قلعه ناوه کش . [ ق َ ع َ وِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ناوه کش بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد، واقع در 11هزارگزی جنوب خاوری سراب دوره و 5هزارگزی جنوب اتومبیل رو خرم آباد به کوهدشت . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل مالاریائی است . سکنه ٔ آن 6...
-
trough reef, reverse saddle
آبسنگ ناوهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] نهشتهای کانی در امتداد صفحۀ لایهبندی که به ناوۀ چین ناودیسی متصل است
-
جستوجو در متن
-
زدن
لغتنامه دهخدا
زدن . [ زَ دَ ] (مص ) پهلوی ، ژتن و زتن از ریشه ٔ ایرانی قدیم : جتا، جن . اوستا: گن (بارتولمه 490) (نیبرگ 258). پارسی باستان ریشه ٔ: اَجَنَم ، جَن (کشتن ). هندی باستان ریشه ٔ: هنتی هن و گم (مضروب کردن ، کشتن ). ارمنی : گن (ضرب ، تأدیب ) و گنم (مضروب...