کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناهید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ناهید
/nāhid/
معنی
۱. (نجوم) = زهره
۲. در ایران قدیم، ایزد بانوی آبها بوده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
زهره، ناهد
دیکشنری
evening star, morning star
-
جستوجوی دقیق
-
ناهید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ← زُهره
-
ناهید
فرهنگ نامها
(تلفظ: nāhid) (در نجوم) زهره ؛ دومین سیارهی منظومهی شمسی به نسبت فاصله از خورشید که از درخشندهترین اجرام آسمانی است ، ونوس ، ]زهره در نزد قدما نماد خنیاگری و نوازندگی است[ ؛ آناهیتا یا ناهید (در اوستا) ایزد آب است و در اوستا به صورت دوشیزهی بسیار...
-
ناهید
واژگان مترادف و متضاد
زهره، ناهد
-
ناهید
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - سیارة زهره . 2 - دختر نار پستان .
-
ناهید
لغتنامه دهخدا
ناهید. (اِخ ) رجوع به آدم بن ابی الیاس شود.
-
ناهید
لغتنامه دهخدا
ناهید. (اِخ ) زهره . (فرهنگ اسدی ) (منتهی الارب ). ستاره ٔ زهره را گویند و مکان او فلک سیم است و اقلیم پنجم بدو تعلق دارد. (برهان قاطع) (آنندراج ). نام ستاره ٔ سوم از هفت سیاره است که نام دیگرش زهره است . (فرهنگ نظام ). زهره . (انجمن آرا). ستاره ٔ زه...
-
ناهید
لغتنامه دهخدا
ناهید. (اِخ ) نام ایستگاه شماره ٔ هفت راه آهن جنوب است .
-
ناهید
لغتنامه دهخدا
ناهید. (اِخ ) نام دختر قیصر روم . (ولف ) : پس آن دختر نامور قیصراکه ناهید بد نام آن دخترا. دقیقی .نگاری که ناهید خوانی ورابر اورنگ زرین نشانی ورا.فردوسی .
-
ناهید
لغتنامه دهخدا
ناهید. (اِخ ) نام مادر اسکندر ذوالقرنین است . (برهان قاطع) (آنندراج ) (از انجمن آرا). مادر اسکندر مقدونیائی . (ناظم الاطباء).
-
ناهید
لغتنامه دهخدا
ناهید. (ص ) کنایه از دختر رسیده باشد. (برهان قاطع). ناهیده . (آنندراج ). دختر نارپستان . (ناظم الاطباء). به این معنی صحیح «ناهده » است ، ولی در بعض اعلام امکنه (مانند پل دختر) لفظ «دختر» آمده که محققان آن را به معنی ناهید (فرشته ، ایزد) گرفته اند. (ح...
-
ناهید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) nāhid ۱. (نجوم) = زهره۲. در ایران قدیم، ایزد بانوی آبها بوده.
-
ناهید
واژهنامه آزاد
نام ستارۀ زهره. || ونوس، الهۀ زیبایی در اساطیر یونان و روم. || آناهیتا؛ در ایران باستان نام ایزدبانوی آب بود.
-
واژههای مشابه
-
طیریز ناهید
لغتنامه دهخدا
طیریز ناهید. [ ] (اِخ ) از دهات ساوه است . (نزهة القلوب چ اروپا ص 62).
-
تیر و ناهید
فرهنگ گنجواژه
سیارات.