کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناهوشوار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ناهوشوار
/nāhušvār/
معنی
غافل؛ بیخبر؛ بیخرد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناهوشوار
لغتنامه دهخدا
ناهوشوار. [ هوش ْ ] (ص مرکب ) بی خرد. بی عقل . بی شعور. بی معرفت . ناهوشیار : یلان سینه را گفت با صد سواربتاز از پی این دو ناهوشوار.فردوسی .
-
ناهوشوار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹ناهوشیار› [قدیمی] nāhušvār غافل؛ بیخبر؛ بیخرد.
-
جستوجو در متن
-
بیفراست
واژگان مترادف و متضاد
بیخرد، بیشعور، بیوقوف، کمهوش، ناهوشمند، ناهوشوار ≠ هوشیار، بافراست