کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناهور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناهور
لغتنامه دهخدا
ناهور. (ع اِ) ابر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سحاب . (اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة) (المنجد).
-
واژههای همآوا
-
ناحور
لغتنامه دهخدا
ناحور. (اِخ ) (به معنی آخر انداختن ) یکی از برادران ابراهیم بودکه ملکه ٔ دختر حاران برادر خود را تزویج نموده در شهر ناحور سکونت ورزید. (از قاموس کتاب مقدس ص 864).
-
ناحور
لغتنامه دهخدا
ناحور. (اِخ ) جد ابراهیم است . (قاموس کتاب مقدس ). رجوع به ناخور شود.
-
جستوجو در متن
-
nahor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناهور