کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناهت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناهت
لغتنامه دهخدا
ناهت . [ هَِ ] (ع اِ) گلو. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). حلق . (معجم متن اللغة) (اقرب الموارد) (المنجد). || (ص ) اسم فاعل از نهت است . (اقرب الموارد) (از المنجد). رجوع به نهت شود.
-
واژههای همآوا
-
ناحط
لغتنامه دهخدا
ناحط. [ ح ِ ] (ع ص )سخت سرفنده . (منتهی الارب ). کسی که سرفه می کند. (ناظم الاطباء). کسی که سخت سرفه می کند. (المنجد). || زفیر برآورنده . (ناظم الاطباء) (از المنجد).
-
ناحة
لغتنامه دهخدا
ناحة. [ ح َ] (ع اِ) ناحیه . کرانه . (ناظم الاطباء). ج ، ناحات .
-
ناهة
لغتنامه دهخدا
ناهة. [ هََ ] (ع ص ) نفس ناهة؛ نفس بازایستاده از هر چیزی . (منتهی الارب ).