کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناه
لغتنامه دهخدا
ناه . (اِ) بوی نم . بوئی که از زیرزمین ها و سردابها بر دماغ خورد. (برهان قاطع) (آنندراج ). بوی نمناک و بوی بدی که از زمین نمناک متصاعد می گردد. (ناظم الاطباء). بوی جای نم دار. بوی نم . (فرهنگ خطی ). و نیز رجوع به نا شود.
-
واژههای همآوا
-
ناح
لغتنامه دهخدا
ناح . [ حِن ْ ] (ع ص ) ناحی . نحوی . رجل ناح ؛ مرد نحوی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کسی که نحو میداند. ج ، نُحاة. رجوع به نحو شود.
-
جستوجو در متن
-
fug
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قورباغه، بدبو کردن، بوی ناه دادن
-
funkier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدبخت، بد بو، بوی ناه گرفته
-
funkiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با شکوه، بد بو، بوی ناه گرفته
-
نا
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) (عا.) = ناه :بویِ نم ، بویی که از اجناس نم گرفته به مشام می رسد.
-
نیه
لغتنامه دهخدا
نیه . [ ن َی ْه ْ ] (ع مص ) بلند گردیدن و به شگفت آوردن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء): ناه نوهاً و نیهاً؛ ارتفع و علا. (متن اللغة).
-
نا
لغتنامه دهخدا
نا. (اِ) مخفف «ناو» است در ناخدا. رجوع به ناخدا شود. || و به معنی نای و نی هم آمده . (برهان ). نی را گویند و آن را نای نیز خوانند. (از جهانگیری و شعوری ) : نئی چنگی که ناساز تمامی تو هم نا میزن آن سازت تمام است . شرف الدین شفروه .سماع عاشقان تسبیح دا...