کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نانخواره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نانخواره
لغتنامه دهخدا
نانخواره . [ خوا / خا رَ / رِ ] (نف مرکب ) خورنده ٔ نان . که حریص به نان خوردن است . که حرص نان دارد : بهر نان در خویش حرص ار دیدمی اشکم نانخواره را بدریدمی . مولوی . || نان خور. وظیفه بر. مستمری بگیر. وظیفه خور : گشت بر رای تو پوشیده که چون غمخوار گ...
-
جستوجو در متن
-
نانخوار
لغتنامه دهخدا
نانخوار. [ خوا / خا ] (نف مرکب ) نان خور. نان خواره . عیال . رجوع به نانخواره و نانخور شود.