کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نام کلیسای وست مینستر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نام و نام
فرهنگ گنجواژه
صدای غذا خوردن.
-
کین نام
لغتنامه دهخدا
کین نام . (اِخ ) کین ناموس . هنگامی که مجلس مهستان اردوان سوم (اشک هجدهم ) را ازسلطنت خلع کردند، کین نام را به پادشاهی برگزیدند ولی وی استعفا کرد و تاج را از سر خود برداشت و دوباره بر سر اردوان نهاد. (از ایران باستان ج 3 ص 2412).
-
onomatopoeia
نامآوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واژهای که ظاهراً در تقلید از صداهای محیط ساخته میشود
-
corporate name, collective name
نام تنالگانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] نامی رسمی که یک تنالگان با آن شناخته میشود
-
domain name
نام دامنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نام بخشی از شبکۀ رایانهای که زیرِ فرمان یک کارساز است
-
namestone
نامسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] سنگی که بر روی آن عباراتی کنده شده باشد و از آن برای مشخص کردن گور یا هر محل دیگری استفاده کرده باشند
-
generic name
نام عمومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] نام جاافتاده و غیرتجاری یک دارو
-
user name
نام کاربر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نامی که با آن کاربر به سامانۀ رایانهای معرفی میشود
-
registration 3
نامنویسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ثبتنام از افراد واجد شرایط رأی دادن پیش از برگزاری انتخابات متـ . نامنویسی رأیدهندگان voter registration
-
homonym
همنام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] هریک از دو یا چند واژهای که از نظر آوایی و گاه نوشتاری یکساناند، ولی معنی متفاوت دارند
-
holotype, type species
گونهنام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نامی که برای اولین بار برای معرفی یک گروه آرایهشناختی جدید به کار میبرند و این نام بر روی این گونه باقی میماند، حتی اگر در گونهشناسی آن تجدید نظر شود
-
نیک نام
لغتنامه دهخدا
نیک نام . (ص مرکب ) مشهور و معروف به خوبی و بزرگواری . آنکه نام وی را به نیکویی می برند. (ناظم الاطباء). شهره به خوبی . نامی . نام آور. خوش نام : از این دخت مهراب و از پور سام گوی پرمنش زاید و نیک نام . فردوسی .جهاندار داند که دستان سام بزرگ است و با...
-
ثبت نام
فرهنگ واژههای سره
نام نویس
-
زنده نام
لغتنامه دهخدا
زنده نام . [ زِ دَ / دِ ] (ص مرکب ) خوشنام . نیکنام . که نامش پایدار و جاویدان باشد. بلندآوازه : کرد عتبی با کسائی همچنان کردار خوب ماند عتبی از کسائی تا قیامت زنده نام . سوزنی (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).جاودان ماند کریم از مدح شاعر زنده نام زین بود ش...
-
هم نام
لغتنامه دهخدا
هم نام . [ هََ ] (ص مرکب ) آداش . آتاش . (یادداشت مؤلف ). دو تن که به یک نام خوانده شوند : ایا مصطفی سیرت مرتضی دل که همنام و هم سیرت مصطفایی . فرخی .هست چوهمنام خویش نامزد بطش و بخش بطش ورا عیب پوش بخش فراوان او.خاقانی .