کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نام آور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نام آور
/nām[']āvar/
معنی
دارای نام و آوازه؛ معروف؛ مشهور؛ نامدار.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نام آور
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (ص مر.) مشهور، معروف .
-
نام آور
لغتنامه دهخدا
نام آور. [ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فیروزکوه شهرستان دماوند، در 8 هزارگزی مغرب فیروزکوه واقع است . منطقه ای کوهستانی و سردسیر است و 192 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سار و محصولش غلات ، سیب زمینی ، بنشن وپنبه و شغل مردمش زراعت و صنعت دستی ...
-
نام آور
لغتنامه دهخدا
نام آور. [ وَ ] (نف مرکب ) (از: نام + آور، آورنده ) . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). خداوند نام و آوازه را گویند چه در نیکی و چه در بدی . (برهان قاطع). خداوند نام و آوازه . نماور. نام دار. نامبرده . (انجمن آرا) (آنندراج ). کسی که از جهت دلیری یا علم ی...
-
نام آور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [مجاز] nām[']āvar دارای نام و آوازه؛ معروف؛ مشهور؛ نامدار.
-
نام آور
واژهنامه آزاد
کسی که به شهرت می رسد.
-
واژههای مشابه
-
نام و نام
فرهنگ گنجواژه
صدای غذا خوردن.
-
کین نام
لغتنامه دهخدا
کین نام . (اِخ ) کین ناموس . هنگامی که مجلس مهستان اردوان سوم (اشک هجدهم ) را ازسلطنت خلع کردند، کین نام را به پادشاهی برگزیدند ولی وی استعفا کرد و تاج را از سر خود برداشت و دوباره بر سر اردوان نهاد. (از ایران باستان ج 3 ص 2412).
-
onomatopoeia
نامآوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واژهای که ظاهراً در تقلید از صداهای محیط ساخته میشود
-
corporate name, collective name
نام تنالگانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] نامی رسمی که یک تنالگان با آن شناخته میشود
-
domain name
نام دامنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نام بخشی از شبکۀ رایانهای که زیرِ فرمان یک کارساز است
-
namestone
نامسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] سنگی که بر روی آن عباراتی کنده شده باشد و از آن برای مشخص کردن گور یا هر محل دیگری استفاده کرده باشند
-
generic name
نام عمومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] نام جاافتاده و غیرتجاری یک دارو
-
user name
نام کاربر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نامی که با آن کاربر به سامانۀ رایانهای معرفی میشود
-
registration 3
نامنویسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ثبتنام از افراد واجد شرایط رأی دادن پیش از برگزاری انتخابات متـ . نامنویسی رأیدهندگان voter registration