کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نامویه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نامویه
/nāmu(o)ye/
معنی
ویژگی زنی که فقط یک بار ازدواج کرده و میان او و همسرش نهایت مهر و محبّت برقرار باشد؛ زن وفادار و مهربان به شوهر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نامویه
فرهنگ فارسی معین
(یِ) (ص . اِ.) زنی که یک شوهر بیشتر ندیده باشد.
-
نامویه
لغتنامه دهخدا
نامویه . [ ی َ / ی ِ ] (ص ) زنی را گویند که بغیر از یک شوهر ندیده و به مرد دیگر نرسیده باشد و میان او و شوهرش نهایت الفت و محبت و اتحاد باشد. (برهان قاطع) (از جهانگیری ) (از آنندراج ) (از انجمن آرا). زنی که یک شوهر بیش ندیده . زن مهربان به شوهر. (از ...
-
نامویه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] nāmu(o)ye ویژگی زنی که فقط یک بار ازدواج کرده و میان او و همسرش نهایت مهر و محبّت برقرار باشد؛ زن وفادار و مهربان به شوهر.
-
جستوجو در متن
-
نامزد
واژگان مترادف و متضاد
۱. کاندیدا، کاندید ۲. تعیین، منظور ۳. نامبرده، نامویه ۴. مسمی