کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناممیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناممیز
لغتنامه دهخدا
ناممیز. [ م ُ م َی ْ ی َ ] (ص مرکب ) تمیز داده ناشده . نامشخص . نامعین . نامعلوم . جدا و مشخص ناشده .
-
ناممیز
لغتنامه دهخدا
ناممیز. [ م ُ م َی ْ ی ِ ] (ص مرکب ) آنکه تمیز نمیدهد. بی تمیز. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
ناممیزی
لغتنامه دهخدا
ناممیزی . [ م ُ م َی ْ ی ِ ] (حامص مرکب ) بی تمیزی . (ناظم الاطباء). حالت و صفت ناممیز. رجوع به ناممیز شود.