کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نامستحسن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نامستحسن
مترادف و متضاد
زشت، قبیح، ناپسندیده، نازیبا، نامقبول ≠ پسندیده، مستحسن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نامستحسن
واژگان مترادف و متضاد
زشت، قبیح، ناپسندیده، نازیبا، نامقبول ≠ پسندیده، مستحسن
-
نامستحسن
لغتنامه دهخدا
نامستحسن . [ م ُ ت َ س َ ] (ص مرکب ) ناشایسته . مذموم . ناپسند. (ناظم الاطباء). ناخوب . ناپسندیده . مکروه . ذمیمه . || بدشکل . قبیح . زشت . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
ذمیمه
واژگان مترادف و متضاد
زشت، مذموم، ناستوده، نامستحسن، نکوهیده، ≠ مستحسن
-
ناپسندیده
واژگان مترادف و متضاد
زشت، مذموم، مکروه، ناپسند، ناصواب، نامستحسن، نامعقول، نامقبول، نکوهیده ≠ پسندیده
-
قبیح
واژگان مترادف و متضاد
بد، خبیث، رکیک، زشت، سخیف، سوء، کریه، مستهجن، مکروه، ناپسند، نامستحسن، ننگین ≠ مستحسن
-
نازیبا
واژگان مترادف و متضاد
۱. بدگل، زشت، کریه، مهیب ۲. بیظرافت ۳. نامستحسن، نامقبول، نامناسب ≠ برازنده، زیبا
-
ناپسند
واژگان مترادف و متضاد
بد، رکیک، زشت، سخیف، سوء، قبیح، کریه، مذموم، مذموم، مستهجن، مکروه، ناخوشایند، ناخوشایند، نادلپذیر، ناشایسته، ناگوار، نامحمود، نامستحسن، نامطبوع، نامطبوع، نامطلوب، نامعقول، نامقبول، ناموزون، نکوهیده ≠ مطلوب
-
نازیبا
لغتنامه دهخدا
نازیبا. (ص مرکب ) زشت . بدشکل . (ناظم الاطباء). قبیح . بدگل : روی ترکان هست نازیبا و گست زرد و پرچین چون ترنج آبخست . علی فرقدی .گرمی و سردی ترا هر دو مثالست از ستم زآن همی هریک جهان را زشت و نازیبا کند.ناصرخسرو.زشت باشد دبیقی و دیباکه بود بر عروس نا...
-
ناستوده
لغتنامه دهخدا
ناستوده . [ س ِ / س ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) ناپسندیده . (آنندراج ). مذموم . ذمیم . نامحمود. ناپسندیده . ذمیمه . مذمومه . نکوهیده . نامستحسن . ناخوب . نامقبول : گفتم زندگانی خداوند دراز باد در کارها غلو کردن ناستوده است . (تاریخ بیهقی ). و اخلاق ناست...
-
ناپسند
لغتنامه دهخدا
ناپسند. [ پ َ س َ ] (ن مف مرکب ) غیرمطبوع . ناگوار. مکروه . (ناظم الاطباء). ناپسندیده . چیزی که پسندیده نباشد. ناخوش آیند. نادلپذیر. مکروه . نامطبوع . نه بدلخواه . بخلاف میل . علی رغم . کریه : عاشقی خواهی که تا پایان بری بس که بپسندید باید ناپسند. را...