کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نامردانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نامردانه
/nāmardāne/
معنی
بهنامردی؛ از روی نامردی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بنامردی، ناجوانمردانه ≠ مردانه
دیکشنری
craven, dastardly, unmanly
-
جستوجوی دقیق
-
نامردانه
واژگان مترادف و متضاد
بنامردی، ناجوانمردانه ≠ مردانه
-
نامردانه
لغتنامه دهخدا
نامردانه . [ م َ ن َ / ن ِ ] (ق مرکب ) از روی نامردی . بطریق نامردی . بخلاف مردی و جوانمردی . مقابل مردانه . || (ص مرکب ) بی غیرت . ناکس . آنکه کاری را دلیرانه نکند. (ناظم الاطباء).
-
نامردانه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت، قید) nāmardāne بهنامردی؛ از روی نامردی.
-
جستوجو در متن
-
ناجوانمردانه
واژگان مترادف و متضاد
نامردانه، سفلهوار ≠ جوانمردانه
-
اسدروبعل
لغتنامه دهخدا
اسدروبعل . [ اَ ب َ ] (اِخ ) اسدروبال . یکی از سرداران و فرماندهان سپاه که مدت مدیدی در قرطاجنه برابر اسکی پیون امیلیان مقاومت کرد و عاقبت در تاریخ 146 ق .م . مجبور بتسلیم شد. زن وی از این حرکت نامردانه برآشفته بقصد انتقام سر فرزندان خویش را از تن جد...
-
غازی قلندر
لغتنامه دهخدا
غازی قلندر. [ ق َ ل َ دَ ] (اِخ ) نامرادی درویش نهاد و عاشق پیشه است و شعر را هم نامردانه گوید. در سمنان اقامت داشت و این ابیات از اوست :زمانه چون تو ستمکاره ای بدست آوردعجب که یک دل آسوده در جهان ماند.نام لیلی به سر تربت مجنون مبریدبگذارید که دیوانه...