کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نامرتب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نامرتب
مترادف و متضاد
آشفته، بینظم، پراکنده، شلخته، شوریده، مختل، نابسامان، ناجور، ناساز، نامنظم ≠ آشفته، بسامان، مرتب
برابر فارسی
پساپیش، نا به سامان
دیکشنری
amorphous, casual, disorderly, erratic, grubby, irregular, messy, rambunctious, slatternly, sloven, unkempt, unsettled, untidy, upside down
-
جستوجوی دقیق
-
نامرتب
واژگان مترادف و متضاد
آشفته، بینظم، پراکنده، شلخته، شوریده، مختل، نابسامان، ناجور، ناساز، نامنظم ≠ آشفته، بسامان، مرتب
-
نامرتب
فرهنگ واژههای سره
پساپیش، نا به سامان
-
نامرتب
لغتنامه دهخدا
نامرتب . [ م ُ رَت ْ ت َ ] (ص مرکب ) بی نظم و ترتیب . نامنظم . نامدون .
-
نامرتب
دیکشنری فارسی به عربی
بشکل متخلف , غير مرتب , مشعث , مهمل
-
جستوجو در متن
-
هپلی
واژهنامه آزاد
کثیف و نامرتب
-
مشعث
دیکشنری عربی به فارسی
پريشان , ژوليده , اشفته , نامرتب
-
بِل بِشو،بلبشو
لهجه و گویش تهرانی
نامرتب، نامنظم، درهم و برهم
-
شوریده و گوریده
فرهنگ گنجواژه
درهم، سخت نامرتب.
-
پرچل
واژهنامه آزاد
Parchal کسی که ظاهر نامرتب و کثیف دارد
-
larrikin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لارریکین، ولگرد، ادم نامرتب، لافزن
-
knockabout
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدبختی، نامرتب زندگی کردن، پرسه زدن
-
riptide
دیکشنری انگلیسی به فارسی
riptide، جریان اب صدادار، جریان اب نامرتب
-
riptides
دیکشنری انگلیسی به فارسی
riptide ها، جریان اب صدادار، جریان اب نامرتب
-
مشوش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] mošavvaš درهم؛ شوریده؛ پریشان؛ آشفته؛ نامرتب.